• منتهی الآمال با فرمت جاوا برای موبایل
موضوع: نرم افزار موبایل
کلمات کلیدی:
کتاب شریف منتهی الآمال شامل داستان ها و وقایعی از زندگانی أئمّه علیهم السّلام میباشد. این کتاب نوشته محدّث بزرگ حاج شیخ عبّاس قمی نویسنده مفاتیح الجنان می باشد.
این نرم افزار قابل نصب بر روی گوشی های همراه مختلف است.
حجم فایل: 1.25 مگابایت
لینک دانلود: مستقیم
رمز: www.aboutorab.com
این مقاله مفاهیم و فنون ارتباط را در حوزه مدیریت و سازمان مورد بررسی قرار میدهد. عوامل پدیدآورنده تنش در سازمان، فرآیند ارتباط و اجزاء آن، راههای ایجاد ارتباط و انواع آن، انواع ارتباطات در سازمان، روشهای بهبود و ارتباطات و شناسایی و رفع موانع ارتباطی برای ایجاد محیط و ارتباطات پویا در سازمان و تنشزدایی مباحث این مقاله را تشکیل میدهند.
این مقاله توسط سایت راهکار مدیریت اندکی تغییر یافته است.
در مدیریت اموری چون ارتباطات انسانی، عوامل مؤثر بر ارتباطات، گروههای غیررسمی و رسمی، راههای بهبود ارتباطات در رفع موانع ارتباطی و مدنظر داشتن مراودات انسانی در سازمان مطرح است. بیشتر وقت مدیران به ارتباط رودررو یا تلفنی با زیردستان، همکاران یا مشتریان میگذرد و گاهی در زمانی که مدیران تنها هستند ممکن است به واسطه ارتباطات ذهنی با مسائل حاد روز خلوت آنها به یک محیط کاری تبدیل شود. این مقاله مفاهیم و فنون ارتباط را در حوزه مدیریت و سازمان مورد بررسی قرار میدهد.
ارتباط فرایندی است که اشخاص از طریق انتقال علایم پیام به تبادل معینی مبادرت میورزند. در یک فرایند ارتباط 7 بخش وجود دارد:
پیام عبارت است از شکل عینی شده مفهوم ذهنی فرستنده پیام. پیام ممکن است کلامی یا غیرکلامی باشد. پیام کلامی به صورت نوشتار یا گفتار میباشد و پیام غیر کلامی علائم، اشارات و تصاویری هستند که برای ایجاد ارتباط به کار میروند مثل تصویر پرستاری که انگشت خود را بر بینی نهاده و شما را دعوت به سکوت میکند.
در بیانی دیگر پیامها به صورت سمعی، بصری، کتبی، سمعی - بصری، بصری - کتبی، سمعی - کتبی، تقسیمبندی شدهاند که فرستنده پیام موظف است برای فرستادن پیام خود از یکی از فعالیتهای سخن گفتن، کاربرد وسیله مکانیکی برای ارسال پیام، عمل، تحریر و نوشتن یا ترکیبی از این فعالیتها متناسب با پیامی که میخواهد بفرستد استفاده کند و گیرنده پیام نیز موظف است جهت دریافت گوش دادن، مشاهده، خواندن یا ترکیبی از این فعالیتها متناسب با پیام فرستاده شده استفاده کند.
در تقسیمبندی دیگر راههای شناخته شده در ایجاد ارتباط، ارتباطات گفتاری، نوشتاری و غیر گفتاری هستند. عیب ارتباطات گفتاری در سازمان این است که پیام از چندین نفر عبور میکند. هر قدر تعداد افرادی که پیام از آنها عبور میکند بیشتر باشد احتمال تحریف پیام بیشتر است. هر فرد پیامی را که دریافت میکند از دید خود تفسیر میکند و پس از آن که پیام به نفر آخر رسید محتوای آن کاملاً تحریف شده است. پیام نوشتاری بر پیام گفتاری ارجح است، زیرا هر گاه کسی بخواهد مطلبی را بنویسد دقت بیشتری به عمل میآورد و پیام دهنده مجبور است ژرفتر بیندیشد. بنابراین پیامهای نوشتاری پشتوانه منطقی قویتری دارند و رساتر و روشنترمیباشند. عیب پیام نوشتاری هم در وقتگیر بودن آن است و عیب دیگر آن بازخورد ننمودن نتیجه و اینکه نمیتوان تضمین کرد که آیا پیام نوشتاری به دست فرد مورد نظر رسیده و اینکه وی چگونه آن را تفسیر کرده است. ولی در ارتباطات گفتاری میتوان از گیرنده پیام خواست آنچه را دریافت کرده بازگو کند. ارتباطات غیرگفتاری دربرگیرنده حرکت اعضا و اندام است و شامل آهنگ، صدا، اشارههای چشم و ابرو و سایر اندام بدن میشود. از طرفی باید بدانیم حرکت یک عضو نمیتواند یک مقصود یا مفهوم جهانی به خود بگیرد ولی هنگامی که آن را با زبان گفتاری در هم آمیزیم پیام کاملتری به گیرنده میدهد.
به هر حال باید توجه داشت فرستندهای مؤثر است که عوامل محیطی را مورد بررسی قرار داده و اطمینان حاصل کند که پیام دریافت شده است.
ارتباط سازمانی فرایندی است که مدیران را برای گرفتن اطلاعات و تبادل معنی با افراد فراوان داخل سازمان و افراد در ارگانهای مربوط به خارج از آن سیستم توانا میسازد. انواع ارتباط سازمانی عبارتند از: ارتباطات عمودی در سازمان، ارتباطات رسمی و ارتباطات غیررسمی. ارتباطات عمودی از بالا به پایین با اهداف هدایت، آموزش، اطلاع و ابلاغ دستورات مقامات مافوق به زیردستان میباشد و ارتباطات عمودی از پایین به بالا جهت ارائه گزارش، پیشنهاد، ادای توضیحات و درخواستهای گوناگون میباشد. در ارتباطات از پایین به بالا هر گاه زیر دست دریابد مافوق نسبت به پارهای اطلاعات واکنش منفی از خود نشان میدهد آن گاه در ارسال آن نوع اطلاعات امساک کرده یا آنها را تعدیل میکند.
در ارتباط از بالا به پایین هر گاه مدیران از دادن اطلاعات واقعی و کافی به زیردستان خودداری کنند آن گاه مرئوسان اعتماد خود را نسبت به آنان از دست داده و نمیتوانند پاسخهای صحیح و درستی به پیامهای ارتباطی آنها بدهند و این امور باعث تنشهایی در سازمان میشود.
ارتباط رسمی در گروههای کوچک رسمی شامل شبکههای همه جانبه، چرخی و زنجیرهای هستند. در ارتباط همهجانبه همه اعضا میتوانند آزادانه با هم در ارتباط باشند. در شبکه چرخی رهبر به عنوان کانون و مرکز این ارتباطات فعالیت میکند و در شبکه زنجیرهای یک زنجیر فرماندهی رسمی وجود دارد. وجود هر یک از این سه شبکه به هدف گروه بستگی دارد.
افراد به محض ورود به سازمان بنا بر علل مختلف مانند علایق و سلیقههای مشترک، همفکریها و همدلی ها، الفت و نزدیکیها و غیره با هم رابطه برقرار میکنند و شبکه ارتباطات غیر رسمی را تشکیل میدهند. ارتباطات غیر رسمی در سازمان گاهی اوقات آنقدر توسعه مییابد که ارتباطات رسمی در آن محو میشود. در صورتی که ارتباطات غیررسمی با اهداف سازمان در تعارض باشد در راه رسیدن به این اهداف اختلال ایجاد میکند و در جو سازمان تنش پدید میآورد.
هر گاه مدیر این گونه روابط را در راستای اهداف سازمانی ببیند آن گاه باید از آنها بهره گیرد و هر گاه آنها را مخالف و بازدارنده ببیند آن گاه باید در توقف این گونه روابط بکوشد تا بتواند تنشزدایی کند.
از جمله ویژگیهایی که باعث میشود تا تنشهای ارتباط مدیران و کارکنان و تنشهای ارتباطی موجود در محیط سازمان کاهش یابد اطلاع داشتن مدیران و کارکنان از موضوعاتی چون نواحی چهارگانه شخصیت هر فرد، بازخورد نمودن، افشاء یا خودگشودگی، زبان ساده، گوش دادن صحیح، کنترل احساسات و توجه به علائم غیرگفتاری است.
باید بدانیم بیشتر سوءتفاهمهایی که بین مدیر و کارکنان پیش میآید از عدم شناخت شخصیت مدیر و درک نشدن پیامهای مدیر به عنوان یک فرستنده ناشی میشود. شخصیت هر فرد عبارت است از تعبیر و تفسیر دیگران از رفتارهای نسبتاً پایدار او. شخصیت مدیر را رفتارها و نگرشهای وی که برای دیگران شناخته شده است و همچنین حوزهای که برای دیگران ناشناخته است شامل میشود.
شخصیت افراد که مدیر هم جزیی از آنهاست بر حسب آنچه برای خود مدیر یا دیگران شناخت شده یا ناشناخته است به چهار ناحیه تقسیم میشود:
در ارتباط بین افراد که ارتباط مدیر و کارکنان نوعی از آن است هر چه ناحیه عمومی بیشتر و وسیعترباشد تعارضات و سوء تفاهمات کاهش مییابد.
توسعه منطقه عمومی از طریق دو مکانیزم بازخورد و افشاء انجام میگیرد. در افشاء مدیران مایل به در میان گذاشتن اطلاعات مربوط به خود با دیگران هستند. این کار منطقه خصوصی را کاهش میدهد و بازخورد هم باعث میشود تا مدیریت آن قسمت از رفتار و ویژگیهای خود را که نمیشناسد، شناسایی کند و منطقه عمومی او افزایش یافته و تنشهای ارتباطی او با کارکنان کاهش یابد. در ارتباط بین کارکنان با هم نیز اجرای این دو شیوه باعث کاهش تنشها و تعارضات میشود.
در مسیر ارتباطات اثربخش موانعی موجود است که مدیریت با شناخت و آگاهی داشتن از آنها میتواند در دنیای واقعی آنها را شناسایی کرده و به شیوه صحیح جهت ایجاد پویایی در ارتباطات عمل کرده و تنشزدایی کند.
پارازیت و جملات بی سر و ته در ارتباطات مانع پویایی روابط میشود. شایعه یکی دیگر از عواملی است که در سازمان ایجاد تنش میکند. شایعه پیامی است که در بین مردم رواج مییابد. ولی واقعیتها آن را تأیید نمیکنند. شایعه زمانی رواج مییابد که مردم مشتاق خبر باشند ولی نتوانند آن را از منبعی موثق دریافت کنند. راههای کاهش شایعه در سازمان عبارتند از اطلاع رسانی، برگزاری جلسات حضوری و گفت و شنود، استقرار نظام پیشنهادها در سازمان، توجه ملموس به امنیت خاطر شغلی کارکنان، تلفیق سازمان رسمی و غیر رسمی، خنثی کردن شایعه و آموزشهای اخلاقی.
زبان نیز ممکن است به مانعی بر سر راه ارتباطات تبدیل شود. مدیر باید ساختار پیام را به گونهای در آورد که روشن و واضح باشد. همچنین کلمات باید با دقت انتخاب شوند و زبان در خور فهم شخص گیرنده باشد. گوش دادن میتواند ارتباطات را بهبود داده و تنشها را بکاهد. گوش دادن شنیدن نیست. گوش دادن یعنی به صورت فعال به دنبال معنی و مقصود گشتن در حالی که شنیدن یک اقدام غیر فعال است. هر گاه مدیر به کسی گوش میدهد مغز او نیز در حال تجزیه و تحلیل و مصرف انرژی است. در صورتی که در مورد مسئلهای آشفته و دچار احساسات شویم نمیتوانیم پیامها را به شکل صحیح دریافت و ارسال کنیم. بهترین راه این است که چنانچه دچار احساسات شدیم اندکی تأمل نماییم و صبر کنیم تا به وضع عادی برگردیم.
با توجه به مطالب گفته شده در مورد عوامل پدیدآورنده تنش در سازمان، فرآیند ارتباط و اجزاء آن، راههای ایجاد ارتباط و انواع آن، انواع ارتباطات در سازمان، روشهای بهبود و ارتباطات و شناسایی و رفع موانع ارتباطی بهترین راه برای مدیران جهت ایجاد محیط و ارتباطات پویا در سازمان، تنشزدایی و افزایش آگاهی میباشد.
این مقاله فنون مدیریت زمان را مورد بررسی قرار میدهد. تعیین اهداف کاری و شخصی، تحلیل عوامل اتلاف وقت، کاهش وقفهها و ایجاد تمرکز، کار با برگهها و اسناد، بایگانی مدارک، محیط کار مناسب، کنترل زمان تلفن و واگذاری یا تفویض بخشی از مسئولیتها و اختیارات رئوس مطالب این مقاله را تشکیل میدهند.
آیا تا به حال احساس نکردهاید مانند خرگوش سفید در داستان آلیس در سرزمین عجایب هستید؟ ... همیشه در عجلهاید اما هرگز به آنچه که میخواهید نمیرسید. آیا شما هم ساعات طولانی کار میکنید ولی همیشه این حس را دارید که اهدافتان در حال گریز هستند؟
وقتی حمایت از کارکنان کاهش مییابد فشار کار هجوم میآورد و آنها مجبور میشوند سختتر، طولانیتر و سریعتر کار کنند. مدیریت زمان و رویه واگذاری بخشی از وظایف کاری به همکاران، دیگر یک موضوع تجملی نیست. این مهارتهای اساسی ابقاء شدهاند. افزایش معلومات و تجربیات و استفاده از روشهای مدیریت زمان باعث افزایش کارآیی و پیشرفت سریع و مستمر در محل کار میشود.
قبل از این که بخواهید جزئیات مدیریت زمان را مشخص نمایید، میبایست به یک چشمانداز گسترده نگاه کنید. پایه و اساس کار داشتن یک شناخت صحیح از اهداف و اولویتهاست. سپس به جای آشفتگی و تغییر مسیرهایی که باعث میگردد از موضوع اصلی منحرف و در نتیجه ناامید شوید میتوانید فعالیتهای روزانه را برای پیشبرد اهداف تنظیم کنید. وقتی اهداف را مشخص میکنید ویژگیهای زیر را در نظر داشته باشید:
ضروری است که از ابتدا با حس دستیابی به موفقیت شروع به فعالیت کنید و این امر تنها با تعیین اهداف در حیطه منابع، بودجه، چارچوب زمانی و محدودیتهای سازمانی امکان پذیر است. هنگامی که اهداف کاری را مشخص کردید آنها را در مقولههای ذیل سازماندهی کنید:
سه هدف اصلی را در هر مقوله به ترتیب اهمیت بنویسید. برگه اهداف را در دسترس بگذارید و در آغاز و پایان هر روز کاری به آن مراجعه کنید. آیا وظایفی که به آنها معطوف شدهاید در راستای اهداف توضیح داده شده است؟ آیا کمک میکنند که به اولویتهایتان برسید و آنها را کامل کنید؟ همیشه کارهای اداری اضافی و غیرقابل پیش بینی که به طور خودکار سر میرسند وجود دارند. اما قسمت عمده روز کاری (در حدود 80 درصد) باید به فعالیتهایی که مربوط به اهداف است، اختصاص پیدا کند.
اگر میبینید بخش عمدهای از وقتتان صرف کارهایی میشود که در رسیدن به اولویتها کمک نمیکند یک ارزیابی مجدد و جدی ضروری است. به عقب برگردید و عواملی را که باعث اتلاف وقت میشود شناسایی کنید. راههایی را جستجو نمایید که این مزاحمتها را از بین میبرد و تلاش نمایید تا کارها را به صورت مناسب بین نیروهای کاری تقسیم کنید.
اغلب اوقات اتلاف کنندههای وقت، روز ما را به هم میریزند و مانع از این میشوند که ما روی اهدافمان تمرکز کنیم. در حالی که با ناامیدی احساس مینمایید در زمان گیر افتادهاید با یک یا چند تغییر ساده میتوانید عوامل اتلاف وقت را از بین ببرید. برای مدتی درنگ نموده و آنچه را که مهمترین استفاده از وقتتان به حساب میآید، بررسی کنید. سپس عامل ویژهای را که ممکن است در این استفاده ترجیحی از وقت دخالت کند، مشخص سازید.
لیست عوامل اتلاف وقت را بررسی و مواردی را که با آن مواجه هستید، علامت بزنید. سپس مهم ترین آنها را از 1 تا 5 شماره گذاری کنید. شماره 5 نامناسب ترین وضعیت است.
شاید انرژی و حواس شما صرف جلسات غیرضروری و کارهای اداری بیپایان میشود. جلساتی را که باید در آن شرکت کنید، بررسی نمایید. بدون این فرض خودکار که حضورتان در جلسات مورد نیاز است، از مسئولان درباره نقشتان در جلسات سئوال کنید. خواهید دید که اغلب اوقات حضورتان ضروری نیست. هم چنین بپرسید آیا امکانش هست جلسات را بعدازظهرها برگزار کنند تا صبحها را برای کاری که فکر خلاق میخواهد، کنار بگذارید. به عنوان یک شرکت کننده فعال در جلسات دستور و اهداف جلسه را خواستار شوید.
ممکن است بخش عمدهای از وقت تان صرف خواندن و پاسخ دادن به نامه ها (به خصوص نامههای الکترونیکی) شود. از همکارانتان درخواست کنید که رونوشت همه نامهها را برایتان ارسال نکنند، مگر آن که اطلاعات آنها مستقیماً مربوط به شما باشد. هم چنین به آنها بگویید به نامهای پاسخ نمیدهید مگر این که واقعاً نیاز به پاسخ داشته باشد. پیشنهاد کنید فرستندههای نامهها بیشتر از جزئیات، روی محتوا و چارچوب زمانی برای پاسخگویی تمرکز نمایند و مهمتر از همه این که قاعدهای برای بررسی نامهها بگذارید. به عنوان مثال بیشتر از یک بار در روز سراغ نامهها نروید. البته در برخی مواقع این امر امکان پذیر نیست. اما این اصل را تعیین کنید تا مطمئن شوید که فرایند افکارتان دائماً با مانع مواجه نمیشود. گاهی اوقات سادهترین تغییرات یک اثر عمیق دارد.
بسیاری از اوقات اوراقی که دور و بر ماست مانع تمرکز بر روی اولویتها میشود. هیچ قاعده کلی برای این که چگونه اوراق را مدیریت کنیم، وجود ندارد. این موضوع بستگی به روش خود فرد دارد. بعضی از افراد اگر به وسیله مقدار زیادی از مواد خواندنی محاصره شوند احساس راحتی میکنند در حالی که افرادی هم هستند که تنها یک میز خلوت زمینه ساز افکار واضح آنها میشود. مهم است که از تمایل و سطح رضایت خود آگاه شوید و یک سیستم را برای سازماندهی اوراق توسعه دهید.
البته اگر وقت ارزشمندی را در جستجوی اسناد هدر میدهید و مجبورید بارها و بارها اوراق را تفحص کنید، اتخاذ یک روش جدید مورد نیاز است. این رویه را امتحان کنید: اگر تعیین محل سند بیش از 30 ثانیه طول کشید، باید سیستم را تغییر دهید. به جای آن که اجازه دهید کارهای عقب افتاده اداری باعث ترافیک روی میزتان شود، هر قطعه کاغذ را ارزیابی کنید و مشخص نمایید که آیا باید آن را کنار بگذارید، از آن استفاده نمایید و یا فوراً آن را بایگانی کنید.
کمتوجهی به سیستم بایگانی مدارک میتواند شما را گرفتار سازد. اگرچه ممکن است شما برای بایگانی و دسترسی به مدارک به کارمندان اجرایی تکیه کنید، اما بهتر است یک سیستم مخصوص به خودتان داشته باشید. در این صورت اگر یکی از همکاران در دسترس نباشد، خود را در پیدا کردن سندی که به آن نیاز فوری دارید، ناکام نمیبینید. ضمناً همکارانتان را هم تشویق کنید که از یک رویه سیستماتیک برای تسهیل دسترسی و اجتناب از اتلاف وقت در جستجو برای بایگانی استفاده نمایند.
ممکن است ناگهان دریابید که تواناییهایتان در انجام وظایف کاهش یافته است و بعد از چند ساعتی که از زمان شروع کار میگذرد سردرد میگیرید. به محیط کار خود دقت نمایید. شاید وسایلی که با آن سر و کار دارید در وضعیت مناسبی نیست. به عنوان مثال نمایشگر رایانه هم سطح چشمتان نیست و...
برای ترویج خلاقیت و بهرهوری یک محیط راحت و سالم ضروری است. محل کارتان را بررسی کنید تا دریابید چگونه ممکن است سطح توان جسمی و ذهنی شما را در خود حل کند. وقتی که همزمان در حال کار با سند چاپی و رایانه هستید از یک نگهدارنده سند استفاده کنید. از خم کردن مچ دست به هنگام کار با رایانه و طبیعتاً ضایعات ناشی از آن خودداری نمایید. صفحه کلید را روی یک سطح که در زیر میز به صورت کشویی حرکت میکند قرار دهید. صندلی و پشتی آن باید راحت باشد و تحمل وزن و حرکات شما را داشته باشد. ترجیحاً از یک زیرپایی استفاده کنید. این مسائل بسیار ساده هستند، اما متعجب میشوید اگر ببینید و بشنوید چگونه افرادی که میتوانند پروژههای ذهنی شگفتانگیز اجرا کنند از اصول ابتدایی راحتی و آرامش غافلند.
قبل از تماس تلفنی این سؤالات را از خودتان بپرسید:
برای این که یک تماس تلفنی مؤثر باشد یک فهرست اولویت بندی شده از مواردی که باید درباره آن بحث کنید تهیه نمایید. هر مطلبی را که فکر میکنید در طول مکالمه به آن مراجعه خواهید کرد در دسترس بگذارید. گفت وگو را با لحن ایجاز و اختصار شروع کنید. به عنوان مثال: «من نمیخواهم زیاد وقت شما را بگیرم» یا «من میدانم که هر دوی ما خیلی گرفتار هستیم».
وقتی که نمیدانید مستقیماً با شخص مورد نظر صحبت خواهید کرد یا نه، برای گذاشتن پیام برنامهریزی کنید. قبل از گذاشتن پیام یک نفس عمیق بکشید، سپس به صورت فشرده صحبت کنید. اگر شخصی که به او زنگ میزنید شما را نمیشناسد، ابتدا اسمتان را بگویید و اگر نام سادهای نیست آن را هجی کنید، البته به آهستگی، تا شخصی که به پیام گوش میدهد بتواند آن را بنویسد. نام محل کارتان را هم بگویید. سپس مهمترین مسئله را به طور سریع توضیح دهید. شماره تماس را دو بار ابتدا و انتهای مکالمه بگویید و اگر پاسخ نیازمند یک گفتگو است یادآوری نمایید که چه موقع در دسترس هستید.
بسیاری از افراد در صورت واگذاری کار به دیگران دچار آشفتگی میشوند. بدون محول نمودن بخشی از فعالیتها به دیگران هرگز نمیتوانید وقتتان را تحت فرمان داشته باشید. این رویه اجازه میدهد روز کاری را با تأکید بر اولویتها سپری نمایید. بدون اعتماد به دیگران در انجام کارها در جزئیات کم اهمیت غرق میشوید و قادر نخواهید بود انرژی و توانتان را به سمت اهداف هدایت کنید. چند مسئله اساسی وجود دارد که افراد را از اجرای این روش دور نگه میدارد. درباره موردی که مانع کار شماست فکر کنید:
با تقسیم بندی فعالیتها در سه سطح میتوانید یک روش کاری جدید در پیش بگیرید:
(1) وظایفی که مطمئن هستید فقط خودتان میتوانید آنها را انجام دهید.
(2) وظایفی که ممکن است شخص دیگری قادر به انجام آن در سطح قابل قبولی باشد، حتی اگر شما در انجام آن سریع تر و بهتر هستید.
(3) وظایفی که یقیناً فرد دیگر به خوبی شما قادر به انجام آن هست.
با محول نمودن وظایف سطح 3 شروع کنید. به تدریج میتوانید شخصی را برای انجام کارهای سطح 2 آموزش دهید. این کار باعث میشود وقت بیشتری داشته باشید و روی اولویتهایتان که وظایف سطح 1 است تمرکز کنید. واگذاری مسئولیتها را ضمن ارائه آموزشهای ویژه انجام دهید. سطح واگذاری وظایف بستگی به قابلیتها و تجربیات شخصی دارد که کار به او محول میشود. در کل صرف یک مقدار زمان بیشتر برای آموزش، وقت را برای تشریح مسائل و مرور بعدی آنها ذخیره خواهد کرد. مطمئن شوید شخصی که مسئولیتها را به او میسپارید در مورد مسائل ذیل اطلاع کافی دارد:
به خاطر داشته باشید که انگیزه اصلی در واگذاری مسئولیتها به دست آوردن نتیجه مطلوب است. برای تقویت روحیه کاری، در محدودههای مشخص برای همکاران مسئولیتهای جدید تعریف کنید و به منظور نشان دادن اعتماد به تواناییهای ایشان، منابع و امکانات کافی برای انجام کار فراهم نمایید و یا توضیح دهید چگونه میتوانند به آن منابع دسترسی پیدا کنند. در مورد بازتابها و مسائل مربوط به کار سؤال کنید و صبور باشید. به کسی که مسئولیتی را واگذار نمودهاید زمان کافی بدهید تا سرعت بگیرد.
صرف وقت کم در آموزش زیانهای اساسی به همراه خواهد داشت. گاهی اوقات محول نمودن مسئولیت یک ذخیره کننده فوری وقت است و گاهی یک سرمایه گذاری درازمدت است. اما در نهایت صرف وقت بیشتر روی اولویتها و اهداف، همیشه یک سرمایه گذاری ارزشمند است و اصول هدایتی ذکرشده پشتیبان شیوههای مدیریت زمان است.
این مقاله جایگاه، نقش، تعریف، مفهوم، ابعاد و طبقهبندی سیستمهای اطلاعات مدیریت را شرح میدهد. مدل سیستمی سازمان و نقش سیستم اطلاعات در مدیریت آن، انواع سیستمهای اطلاعاتی در سازمان، تعریف سیستم اطلاعات مدیریت، مفهوم سیستم اطلاعات مدیریت، نیاز به یک پایگاه اطلاعات، مدلهای تصمیمگیری در سیستم اطلاعات مدیریت و ابعاد طبقهبندی سیستمهای اطلاعات مدیریت از جمله مباحث این مقاله هستند.
سیستم اطلاعات مدیریت پس از تکامل تدریجی در طول پنج دهه اخیر دیگر دارای تعریف، مفهوم، شکل و قالب تقریباً مشخص و پذیرفته شدهای است و آنچه در حال توسعه است بیشتر شامل فناوری پیادهسازی، مدلهای تصمیمگیری و سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری هستند. در این مقاله مفاهیم کلی سیستم اطلاعات مدیریت را مرور میکنیم.
سازمان را به عنوان یک سیستم باز و یک سیستم کنترلی حلقه بسته میتوان به صورت زیر نمایش داد (مک لئود 1994، 103):
عنصر کنترلی سیستم سازمان متشکل از دو بخش مدیریت و پردازشگر اطلاعات است. پردازشگر اطلاعات به مجموعه تمام افراد و سیستمهای اطلاعاتی و پشتیبان تصمیمگیری گفته میشود که به مدیریت در اتخاذ تصمیم کمک میکنند. علاوه بر این نقش اصلی برای پردازشگر اطلاعات، میتوان آن را تولیدکننده اطلاعات سازمان (به عنوان یک فرایند یا زیرسیستم از یک سیستم بزرگتر) برای ارائه به سازمانهای بالادست یا موجودیتهای بیرونی دانست. گاهی اوقات ممکن است نقش فرعی پردازشگر اطلاعات به نقش اصلی تبدیل شود. این تغییر نقش در شرایطی اتفاق میافتد که مدیریت به دلایل مختلف از پردازشگر اطلاعات در تصمیمگیری استفاده نمیکند و در عوض به دلایل مختلف به موجودیتهای مهم در محیط سازمان توجه بیشتری نشان میدهد. هر یک از نقشهای اصلی و فرعی پردازشگر اطلاعات نیازمند ویژگیها، توانایی و مشخصات خاص خود است و اجزای پردازشگر اطلاعات باید مطابق با ایفای نقش غالب، طراحی شده و تطبیق داده شوند.
سیستمهای اطلاعات یکی از اجزای سیستم کنترلی حلقه بسته محسوب میشوند. بنابراین هدف چنین سیستمهایی کمک به کنترل سیستم است. در هر سازمان دو نوع کنترل وجود دارد؛ کنترل عملیاتی و کنترل مدیریتی. عملیات مختلف سازمان در قالب فرایندها و زیرسیستمهای صف و ستاد انجام میشوند. هر یک از این عملیات نیازمند کنترلهای خاص خود هستند و سیستمهای اطلاعاتی خاص خود را طلب میکنند. چنین سیستمهای اطلاعاتی که عملیات مختلف سازمان را کنترل و پشتیبانی میکنند سیستمهای پردازش مبادلات نامیده میشوند.
کنترل مدیریتی نیازمند اطلاعاتی است که بخش قابل ملاحظهای از آنها توسط سیستمهای پردازش مبادلات تولید میشوند. سیستمهای اطلاعاتی پشتیبان کنترل مدیریتی، اطلاعات تولید شده توسط سیستمهای پردازش مبادلات را پردازش کرده و آنها را در ترکیبها و شکلهای جدید معنیدار به مدیریت عرضه میکنند. چنین سیستمهای اطلاعات، سیستمهای اطلاعات مدیریت نامیده میشوند.
سیستم اطلاعات مدیریت سیستمی یکپارچه متشکل از کاربر و ماشین برای ارائه اطلاعات در پشتیبانی از عملیات، مدیریت و تصمیمگیری در سازمان است. این سیستم از نرمافزار و سختافزار رایانهای، راهنماها و دستورالعملها، مدلهایی برای تحلیل، برنامهریزی، کنترل و تصمیمگیری و یک پایگاه اطلاعات بهره میگیرد (دیویس و اولسون 1985، 6). سیستم اطلاعات مدیریت سیستمی است که دادههای محیطی را جمعآوری و دادههای تبادلات و عملیات سازمانی را ثبت میکند و سپس آنها را فیلتر، سازماندهی و انتخاب کرده و به عنوان اطلاعات به مدیران ارائه مینماید و ابزاری برای مدیران فراهم میآورد که اطلاعات مورد نیاز خود را تولید نمایند (موردیک و مانسون 1986، 6).
سیستم اطلاعات مدیریت سیستمی یکپارچه، رایانهای و کاربرـ ماشین است که اطلاعات لازم برای حمایت از عملیات و تصمیمگیری فراهم میکند. عناصر اصلی این سیستم عبارتند از: (1) سیستمی یکپارچه برای خدمت به تعداد زیادی کاربر، (2) سیستمی رایانهای که تعدادی نرمافزار اطلاعاتی را از طریق یک پایگاه اطلاعات به هم مرتبط میکند، (3) رابط کاربر- ماشین که به جستجوهای فوری و موقتی پاسخ میدهد، (4) ارائه اطلاعات به تمام سطوح مدیریتی و (5) پشتیبانی از عملیات و تصمیمگیری (آواد 1988، 5).
سیستم اطلاعات مدیریت سازمان یک چیز متمایز و جدا از دیگر سیستمهای اطلاعات نیست بلکه چارچوبی کلی ارائه میکند که دیگر سیستمهای اطلاعات بر مبنای آن با یکدیگر همخوان میشوند. در طول زمان مشخص شد که مفهوم پیادهسازی یک سیستم کاملاً یکپارچه واحد بسیار مشکل است. واقعیت این است که یک سیستم یکپارچه، به معنی یک ساختار واحد و همگن نیست بلکه بدین معنی است که اجزاء آن منطبق بر یک طرح کلی هستند. اکنون سیستم اطلاعات مدیریت به منزله فدراسیونی از زیرسیستمها در نظر گرفته میشوند که در صورت نیاز طراحی و اجرا میشوند اما منطبق بر طرح کلی، استانداردها و رویههای سیستم اطلاعات مدیریت هستند. بنابراین به جای یک سیستم اطلاعات مدیریت واحد و کلی، سازمان میتواند تعداد زیادی سیستم اطلاعات مرتبط داشته باشد که نیازهای مدیریتی را در سطوح مختلف به شکلهای مختلف تأمین میکنند. تجربه نشان میدهد که یک سیستم کاملاً یکپارچه غیر ممکن است. عوامل زیادی وجود دارند که باید همزمان و توأم در نظر گرفته شوند و نگهداری چنین سیستمی مشکل است.
به همین دلیل، سیستمهای اطلاعات مدیریت بیشتر به صورت بخش بخش طراحی میشوند و یکپارچهسازی تنها در مواردی که ضروری باشد اعمال میشود. به طور خلاصه سیستمهای اطلاعات مدیریت مبنایی برای یکپارچهسازی پردازشهای اطلاعات سازمانی ارائه میدهند (دیویس و اولسون 1985، 6-8، 10، 28، 53).
دادهها میبایست به گونهای مدیریت شوند که قابل دسترسی برای پردازش بوده و کیفیت مناسب داشته باشند. مدیریت لازم باید از هر دو جنبه سختافزار و سازمان صورت پذیرد. نرمافزار ایجاد و مدیریت یک پایگاه اطلاعات، یک سیستم مدیریت پایگاه اطلاعات است. هنگامی که یک سیستم مدیریت پایگاه اطلاعات وجود داشته باشد همه از دادههایی استفاده میکنند که تنها در یک محل ذخیره شدهاند و یک عمل روزآمدسازی تمام موارد استفاده را روزآمد میکند. یکپارچهسازی چنین سیستمی نیازمند یک قدرت مرکزی برای پایگاه اطلاعات است. دادهها میتوانند در یک کامپیوتر مرکزی ذخیره شوند یا بین چندین کامپیوتر پراکنده شوند (دیویس و اولسون 1985، 9).
معمولاً تنها دادههای خام یا حتی دادههای خلاصه شده برای استفاده کافی نیستند. دادهها معمولاً باید پردازش شده و به شکلی ارائه شوند که به یک تصمیم اتخاذ شده منجر شوند. تحقق چنین امری نیازمند یک مدل تصمیمگیری است. مدلهای تصمیمگیری میتوانند در مراحل مختلف تصمیمگیری مورد استفاده واقع شوند. تعمیم یک سیستم اطلاعات مدیریت از جنبه تصمیمسازی، سیستمهایی مانند سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری و سیستمهای خبره هستند (دیویس و اولسون 1985، 9؛ آواد 1988، 14).
همه سیستمهای اطلاعات مدیریت دارای قابلیتها، ویژگیها و مؤلفههای یکسان نیستند. در واقع سیستمهای اطلاعات مدیریت دارای طیفی هستند که یک سر آن یک سیستم ساده گزارشگیری دستی و سر دیگر آن یک سیستم یکپارچه رایانهای همراه با انواع گزارشها و مدلهای تصمیمگیری است. در اینجا به برخی از ابعاد طبقهبندی سیستمهای اطلاعات مدیریت اشاره میشود.
سطح استفاده ویژگی اطلاعات |
عملیاتی |
تاکتیکی |
استراتژیک |
منبع | داخلی |
خارجی |
|
حوزه | خوب تعریف شده و محدود |
خیلی وسیع |
|
سطح گروهبندی | با جزئیات |
تجمعی و کلی |
|
افق زمانی | تاریخی |
آینده |
|
تداول | روزمره |
قدیمی |
|
صحت موردنیاز | بالا |
پائین |
|
میزان استفاده | خیلی زیاد |
کم |
Awad, E. M. 1988. Management Information System: Concept, structure, and applications. Califonia: The Benjamin Cummings.
Davis, G. B., and Olson, M.H. 1985. Management Information system: Conceptual, foundations, structure, and development. 2nd ed. New York: Mc Graw-Hill.
McLeod, Jr. R. 1994. Information System Concepts. New York: MacMillan.
Murdick. R.G., and Munson, J.C. 1986. MIS Concepts & Design. 2nd ed. London: Primtice –Hall.
همواره جذب و بکار گیری نیروی انسانی از مسائل حساس و مهم در سازمانها می باشد. راه های گوناگونی تا به حال مورد استفاده قرار گرفته است همچون آزمون کتبی و مصاحبه. اما با توسل به خلاقیت، راههای بیشماری وجود دارد که می تواند ریسک یک استخدام مطلوب را به حداقل برساند. در این مقاله به یکی دیگر از این روشهای نو در جذب نیرو اشاره می کنیم و به تحلیل این شیوه خاص می پردازیم.
به تازگی یک شرکت ژاپنی، کوهپیمایی را یکی از شروط استخدام و قبول کارمند قرار داده است. این یکی از خلاقانه ترین تصمیماتی است که تا حالا در زمینه منابع انسانی و جذب و استخدام نیروی پرسنلی به گوش رسیده است. وقتی با دقت بیشتری در تار و پود این شرط عجیب و غریب استخدامی بنگریم می توانیم به پیامدها و نکات ارزنده این تصمیم پی ببریم. این شرط از چندین زاویه و با تکیه بر چندین صفت مشخصه مثبت، مسائلی را در ابعاد گوناگون اجتماعی، فکری، جسمی و فرهنگی به ما نشان می دهد که ما در ذیل به 11 مورد آن اشاره ای مختصر می کنیم.
نکته آنکه شناخت هر یک از این خصیصه ها در پرسنل می تواند سازمان را در شایسته سالاری یاری رساند یعنی مدیریت به راحتی می تواند افراد را در مشاغلی که از لحاظ خصوصیت به آن نزدیک تر هستند قرار دهد و به این ترتیب هر کس در جای و مکان مناسب خود شروع به فعالیت می کند و سازمان در آینده دچار سکون و رخوت نمی گردد چون افراد پویا در آن خدمت رسانی می کنند.
خلاصه اینکه اگر به قول ما ایرانی ها در سفر دوست را بهتر می توان شناخت، ژاپنی ها معتقدند که در سفر کارمند شایسته را بهتر می توان شناخت. این تفکر و حرکت می تواند پایه گذار پیشرفت های بنیادی در عرصه منابع انسانی باشد. امید که مدیران ایرانی نیز خلاقیت را چاشنی روزمرگی کنند تا آینده سازمان و متعاقب آن آینده کشور مان روشن تر گردد.
در این مقاله مبانی و مفاهیم TRIZ شرح داده می شود.
واژه TRIZ برگرفته شده از حروف اول کلمات در عبارت روسی «Teoriya Resheniya Izobrototelskikh Zadatch» است که برابر انگلیسی آن عبارت «Theory of Inventive Problem Solving» (با مخفف TIPS) است که به معنای نظریه حل ابداعانه مساله میباشد. این دانش در سراسر جهان تحت عنوان TRIZ شناخته میشود و متداول شدن این نام به این علت است که بنیانگذار آن، دانشمند خلاقیتشناس روسی گنریچ سائولویچ آلتشولر (G.S. Altshuller) میباشد.
دانش TRIZ با نامها و عنوانهای توصیفگر مختلفی همانند نوآوری نظامیافته، خلاقیت اختراعی، فناوری خلاقیت و نوآوری، روششناسی اختراع، الگوریتم اختراع، روششناسی حل مسالههای ابداعی، روششناسی حل ابتکاری و ابداعانه مساله، مهندسی خلاقیت و نوآوری، روششناسی خلاقیت، خلاقیتشناسی اختراع، خلاقیتشناسی فناوری و مواردی از این قبیل نامیده میشود.
دانش TRIZ میتواند در دامنهای از یک طیف مفهومی و گسترهای از تعاریف قرار گیرد که یک انتهای آن نوعی جهانبینی خلاق یا رویکردی جامع به علوم و فناوری و انتهای دیگر آن انواعی از ابزارهای حل خلاق مساله و فنون خلاقیت و نوآوری را شامل گردد. آلتشولر TRIZ را تحت عنوان علم فناوری خلاقیت و نوآوری میداند؛ با نتیجهگیری از دیدگاه آلتشولر می توان TRIZ را نوعی علم خلاقیتشناسی (Creatology) دانست. یکی از دانشمندان برجسته TRIZ به نام سیمون ساورانسکی این دانش را چنین تعریف کرده است: «TRIZ، یک دانش انسانگرای مبتنی بر روششناسی نظامیافته برای حل ابداعانه مساله است.» همچنین برخی صاحبنظران TRIZ را این چنین تعریف میکنند: «TRIZ عبارت است از نوعی رویکرد الگوریتمی برای حل ابداعانه مسائل فنی و فناورانه.»
اصول و روش های زیادی در TRIZ وجود دارند که اساس و پیکره آن را تشکیل می دهند که در ادامه به طور اجمالی در خصوص برخی از آنها بحث می گردد:
آلتشولر با بررسی اختراعات مختلف به ثبت رسیده در دنیا 40 اصل ابتکاری را پیشنهاد کرد. این اصول به مهندسان، جهت دستیابی به راه حل ابداعی مناسب کمک می کند. وی ماتریسی از تناقضات برای بدست آوردن اصول منطبق با مسئله و تشخیص این که باید از کدام یک از این 40 اصل استفاده شود، ایجاد نمود. وی در این جدول 39 پارامتر مهندسی نظیر وزن، طول، شفافیت و غیره را در ستونها قرار داد (آثار ثانویه نامطلوب) و پارامترهایی که لازم است بهبود یابند را در ردیف ها قرار داد. در خانه هایی که از تقاطع هر سطر و ستون بدست می آمدند، دو یا سه اصل از اصول 40 گانه ابتکاری را که در به دست آوردن راه حل خلاقانه مورد استفاده قرار می گیرند، قرار داد. در حل مسائل مختلف می توان از این روش استفاده نمود، ولی این روش دارای محدودیتی است و آن این است که کاربران در ابتدا باید مسئله را به صورت پارامترهای 39 گانه مهندسی فرموله کنند. و این روش برای حل مسائل پیچیده کاری وقت گیر و دشوار می باشد.
این روش رویه ای سیستماتیک جهت شناسایی راه حل ها بدون در نظر گرفتن تناقضات است. بر اساس ماهیت مسئله، تعداد مراحل اجرای آن می تواند از 5 الی 16 مرحله تغییر کند. در این روش ممکن است از یک مسئله فنی غیر واضح و نامعلوم، مسائلی که در لایه های زیرین قرار دارند بیرون آمده و نمایان شوند که برای ما قابل حل می باشند. مراحل پایه ای این رویه عبارتند از:
جلوگیری از بروز خطاهای پیش بینی نشده در توسعه و ایجاد یک محصول جدید از اهمیت زیادی برخوردار است. AFD به طور موثر مکانیزم خطا را کشف می کند و سپس احتمال رخداد آن را بررسی می نماید. به وسیله این تکنیک عواملی که سهم به سزایی در رخداد خطا دارند، برطرف می گردند.
روش های سنتی پیش بینی سعی دارند که مشخصه های آینده سیستم ها، روش های اجرایی و یا تکنیکها را به وسیله ارزیابی، شبیه سازی و تمایل به ایجاد مدل های احتمالی پیش بینی نمایند. این روشها فقط یک پیش بینی را در اختیار ما می گذارند ولی چگونگی ابداع تکنولوژی پیش بینی شده را به ما نمی دهند. آلتشولر توانست با مطالعه صدها هزار اختراع به ثبت رسیده، 8 الگویی را که نشان دهنده چگونگی توسعه سیستم های تکنولوژیکی طی دوران مختلف بوده اند، مشخص کند. این مطلب بر مبنای مقایسه «چگونه فکر کردن مردم» در مقابل «به چه چیز فکر کردن مردم» بود. DPE مانند نقشه راهی به سوی آینده می باشد که با استفاده از آن (به جای پیش گویی آینده) می توان به طور سیستماتیک تکنولوژی های آینده را ابداع کرد.
با استفاده از دانش TRIZ می توان به نتایج و دستاوردهای متعددی از جمله موارد زیر دست یافت:
به واسطه وجود محیط رقابتی شدید در دنیا و نیاز مشتری به محصول با کیفیت بالاتر و ارزان تر، نیاز بیشتری به رویکردهای ابداعی در دنیا به وجود آمده است. در حال حاضر فعالیت های علمی باید در سطح بالاتر، با بودجه کمتر و سرعت بیشتری نسبت به گذشته، صورت گیرند. تحقیقات اخیر نشان میدهد که TRIZ بین 70% تا 300% به تولید ایده برای محصولات و خدمات جدید و ایجاد بهبود کیفیت، سرعت می بخشد. TRIZ تکنیکهای مهندسی و تئوری های علمی را به سمت یک چارچوب سوق می دهد. متبحر شدن در فرآیند TRIZ، فقط این نیست که تیم فنی تمام پتانسیل موجودشان را شناسایی کنند، بلکه TRIZ در ابتدا به آنها یاد آوری می کند که چرا آنها مهندس یا دانشمند بودن را برگزیده اند. TRIZ از راه های مختلفی به این هدف می رسد. یکی از مهمترین راهها این است که ما را برای یافتن راه حل مسئله مان، به نظر افکندن به زمینه های خارج از دانش، تجربه، سازمان، متخصصین و حتی خارج از صنعت خود تشویق می کند (هرچند که این روش برای ما و سازمان مان غیر معمول می باشد).
بکارگیری TRIZ یعنی بازگشت به اصول اولیه، ولی معمولا ً در این راه از اصول، علوم و راه حل های مهندسی که برای ما آشنا نیستند استفاده می نماییم. این فرآیند با تجزیه تمام مسائل به وظایف بنیادی طراحی شان و با القاء درک کاملی از اساس مسئله ای که با آن دست به گریبانیم ساده میگردد. با بکارگیری TRIZ ما در مسیر یافتن راه حل ها قرار می گیریم و در می یابیم که چگونه دیگران مشکلات مشابهی را در تمام زمینه های علمی و مهندسی بدین وسیله حل نموده اند.
با بکارگیری TRIZ میتوانیم با یک روش سیستماتیک به عصاره و چکیده تمام راه حل های مسائلی که بشریت با آنها روبرو بوده است، دسترسی پیدا کنیم. و با توجه به مفهوم TRIZ در می یابیم که تمام مسائل قبلا ً به طریقی حل شده اند. مطمئنا ً در صورت عدم استفاده از TRIZ زمان زیادی هدر خواهد رفت. درست مثل اینکه به جای کشف راه حل هوشمندانه ای برای بهبود بخشیدن به عملکرد چرخ، آن را دوباره اختراع کنیم. TRIZ ما را به سمت راه حل هایی که نیاز داریم، راه حل هایی که وجود دارند و راه حل هایی که ابداعی هستند ولی بدون TRIZ معمولا ً امکان درک آنها را نداریم، هدایت می کند.
ضمنا ً، بررسی اساس تمام ابداعات و اختراعات به ثبت رسیده در جهان نشان می دهد که هزاران ساعت نیروی انسانی صرف حل مسائل مشابهی شده است که انسانها در زمینه های مختلفی با آن سر در گریبان بوده اند و در نهایت پس از حل آنها، به نتایج مشابهی دست یافته اند. آنچه که TRIZ انجام می دهد این است که با طبقه بندی این راه حل های هوشمندانه، راه های ابداعی حل هر مسئله ای را شناسایی می کند.
در دانش TRIZ مفهوم تناقض از مفاهیم بنیادی و اصلی است. منظور از تناقض دو ویژگی یا وضعیت متعارض یا متضاد با یکدیگر می باشد. اگر چنانچه بین دو ویژگی یک سیستم حالت تضاد و ضد و نقیض بودن وجود داشته باشد یعنی ایجاد تغییر مثبت در یک ویژگی (مثلا افزایش کیفیت یک محصول) منجر به ایجاد تغییر منفی در یک ویژگی دیگر (مثلا ازدیاد قیمت محصول) بشود در این صورت سیستم دچار تناقض می باشد. دانش TRIZ بیان می دارد که مسئله ابداعی با وجود نوعی تناقض همراه است و حل مسئله (مثلا اختراع) هنگامی روی می دهد که این تناقض برطرف شود. یکی از مهم ترین نقش های TRIZ، شناسائی و تحلیل تناقض ها و ارائه راهکارهای بر طرف نمودن آن می باشد.
برای شرح بهتر مفهوم تناقض به این مثال توجه کنید: یکی از مهم ترین مسئله های باز (مسئله ابداعی یا غیر معمولی) در حوزه سلامت انسان و پزشکی ناشی از بیماری سرطان است که در اثر آن سیستم بخشی از سلول ها از تعادل خارج شده و به رشد غیر معمولی دچار می شوند. رویکرد کلی درمانی (مثل شیمی درمانی یا پرتودرمانی) بر آن است که جلوی رشد غیر اصولی سلول های غیر متعادل به طریقی گرفته شده و از بین بروند. در این موضوع این تناقض اصلی وجود دارد که دارو یا پرتو دارای تاثیر مثبت بر سلول های سرطانی (توقف رشد و از بین رفتن سلول های سرطانی) و تاثیر منفی بر سلول های سالم (آسیب به سلول های سالم) می باشد. انتظار می رود چنانچه این تناقض برطرف شود آنگاه داروی قاطع درمان این بیماری نیز ابداع یا کشف گردیده و به عبارتی مسئله مذکور حل شده است.
در دانش TRIZ به منظور شناخت بهتر، انواع تناقض ها به دو دسته اصلی تقسیم شده اند. بنابراین هر مسئله ابداعی ممکن است با یک یا چند نوع از تناقض ها همراه باشد.
منظور از تناقض فنی در یک سیستم فنی «وجود یک رابطه متضاد و ضد و نقیض بین دو ویژگی یک سیستم یعنی تعارض بین دو زیر سیستم آن» می باشد. درسیستمی که تناقض وجود دارد یک تغییر مثبت در یک زیرسیستم، منجر به بروز یک نتیجه منفی در زیر سیستم دیگر می شود. مسئله ابداعی، مسئله ای است که دارای تناقض بوده و حل آن مستلزم رفع وضعیت تناقض است، به عبارتی راه حل مسئله ابداعی در واقع راه حل رفع تناقض می باشد.
مثال های زیر بیانگر تناقض یا تضاد فنی می باشند:
منظور از تناقض یا تضاد فیزیکی وجود همزمان هماهنگی و تعارض می باشد. در این حالت ایجاد تغییر در یک زیر سیستم به طور همزمان از یک طرف منجر به ایجاد یک نتیجه مثبت و در عین حال از طرف دیگر منجر به بروز یک نتیجه منفی می شود.
در این مقاله دورکاری تعریف می شود و مثال ها و مصادیقی از آن ارائه می گردد. سپس مزایای سازمانی، فردی، اقتصادی و اجتماعی کار از راه دور هم چنین مزایای دورکاری در ایران بررسی می شود. در ادامه به مشاغل مناسب دورکاری اشاره می شود. مشاغل نامناسب برای کار از راه دور، مشاغلی که بیشترین استفاده را از کار از راه دور می برند، مشکلات کار از راه دور برای سازمان های ایرانی، راه های گسترش کار از راه دور، آمارهایی از گسترش کار از راه دور و آمارهایی از شاغلان کار از راه دور دیگر مطالب این مقاله را تشکیل می دهند.
در واقع به واسطه به وجود آمدن کامپیوتر ها، شبکه های ارتباطی، نرم افزارهای ارتباطی و نرم افزارهای اداری و تخصصی علوم مختلف است که امروزه می توانیم از کار از راه دور صحبت کنیم. پس با پیشرفت این ابزارها می توانیم انتظار داشته باشیم که در آینده تعداد مشاغل از راه دور بیشتر و کارهای از راه دور با کیفیت تر شوند.
جالب است بدانید در اروپا و امریکا شرکتهایی به تولید و فروش کلبههای تک اتاقه چوبی می پردازند. این کلبه ها به عنوان محل کار (دفترخانگی) قابل نصب در حیاط خانه اند. این فضای کاری کامل دارای پنجرههای دو جداره است و برای برق و نور، سیمکشی توکار دارد؛ همچنین دارای یک بخاری برقی، پریز تلفن، کابل تلویزیون و یک زنگ خطر دزدگیر است (کتاب دورکاری برای کتابداران و اطلاعرسانان - مونیکا بلیک؛ ترجمه نادر نقشینه).
مدیران منابع انسانی با بذل توجه به کار از راه دور می توانند مزایای فردی و سازمانی زیر را به ارمغان آورده و موجبات رضایت کارکنان و مدیران را فراهم سازند:
طی مطالعه ای که در سال 1999 در ارتباط با گروهی از کارکنان راه دور انجام شد مشخص شد که 47 درصد از آنها افزایش بهره وری ,42 درصد آنان عدم تغییر در بهره وری و 10 درصد آنان کاهش در بهره وری کاری خود را تجربه کرده اند (روزنامه شرق شماره167). همچنین در پژوهش دیگری 31 درصد بر بهره وری بیشتر، 56 درصد به عدم تغییر در بهره وری و 6 درصد به کاهش بهره وری کاری خود معتقد بوده اند و 7 درصد نیز پاسخی نداده اند. همین طورآمارهای دیگر نشان می دهد افزایش بهره وری بین 10% تا 40% است.(Telework America Survey – 2000 and CO Telework Coalition)
در صورت نیاز یا وجود مشاغل ذیل در سازمان،مدیر منابع انسانی می تواند در صدد ارائه این مشاغل به صورت کار از راه دور باشد:
کلیه آمارها حکایت ازعلاقه روز افزون کارکنان و کارفرمایان به کار از راه دور دارد:
در این مقاله انواع انتقاد و روش درست انتقاد کردن شرح داده می شود.
هر فرد در طول حیات خود ممکن است بارها توسط دیگران مورد ارزیابی قرار گیرد. برخی از این ارزشیابی ها دارای جنبه های تشویقی و برخی دیگر منتقدانه است. انتقاد از دیگران در صورتیکه هوشمندانه انجام شود آثار بسیار مفیدی خواهد داشت، درغیر این صورت ممکن است با واکنش های منفی مختلف مواجه شود. این رفتار، هنری است که باید آموخت و بدون آگاهی از روش کاربرد آن زیان بار خواهد بود.
انتقاد درست آن است که ضمن تاکید بر نقاط قوت به نقاط ضعف فرد نیز اشاره کند و با ارایه راهکارهای مناسب برای رفع آن سخن به میان آورد. پذیرش انتقاد از دیگران بین طبقات مختلف متفاوت است. برای مثال در بیشتر مواقع انتقاد از سوی افراد یک خانواده قابلیت پذیرش بیشتری در مقایسه با سایرین دارد. به طور معمول ما در برابر قضاوت افراد بیگانه آسیب پذیری بیشتری داریم.
برخی از انواع انتقاد عبارتند از:
رعایت نکات زیر می تواند در زمان انتقاد بسیار یاری دهنده باشد:
رقابت در تمامی سطوح هر سازمانی وجود دارد. یکی از علل آن دستیابی به امتیازات بیشتر در مقایسه با همکاران دیگر است. این امتیازات به صورت های گرفتن پاداش، ارتقای شغلی و مواردی از این دست است. به طور کلی هر فردی با 3 سطح در یک سازمان ارتباط دارد: سطوح زیر دست، همکاران هم ردیف و همکاران سطوح بالاتر. آنچه بسیار حائز اهمیت است آنست که بدانیم در هر سطحی چگونه انتقادات خود را بیان کنیم. اگر بخواهیم از یک روش برای انتقاد از افراد مختلف استفاده کنیم، یک اشتباه بزرگ مرتکب شده ایم و چنین شیوه ای دارای نتایجی بسیار ناگوار است. در بسیاری از سازمانها دیده شده افرادی که به طور کلی از دیگران به ویژه از افراد مافوق خود انتقاد می کنند مورد بی مهری قرار گرفته و در گرفتن امتیازات و رتبه ها همیشه با مشکلات متعددی مواجه می شوند.
بررسی روشهای انتقاد بسیار پیچیده و دارای نکات فراوانی است. انتقاد صحیح داروی تلخ ولی مفیدی است که زمانی مؤثر خواهد بود که به موقع و درست تجویز شود، در غیراین صورت نه تنها باعث بهبودی نمی شود بلکه منجر به تشدید بیماری خواهد شد.
در این مقاله ارتباط و کاربرد TRIZ در مدل کانو شرح داده می شود و این نتیجه گرفته می شود که تلفیق این دو مدل، کامل ترین مفهوم را در پویایی کیفیت و توانایی عملی جهت کشف آن، مطرح می کنند.
همان طور که مدل کانو تلفیقی از سه عنصر است، TRIZ هم تلفیقی از سه زیر مجموعه مکمل و جدا از هم می باشد که شامل:
1- تصمیم برای شکست پیشگیرانه
2- طبقه بندی ابزار مشکل – راه حل TRIZ و رشد مستقیم
3- بعد سوم باعث فراهم شدن سازمانی با ابزارهایی قدرتمند می شود.
بعد کیفیت در مدل کانو عملکرد و مشخصه هایی را مورد خطاب قرار می دهد که خواسته مشتریان است اما هنوز مطرح نشده است. کیفیت اساسی مانند فاجعه ای است که هنوز اتفاق نیفتاده است. مشتری اتومبیل هرگز نمی گوید که باک بنزینی را می خواهم که منفجر نشود و هیچگاه یک مهندس به طور عمد طرح باک بنزینی را نمی دهد که منفجر شود ولی با این وجود این اتفاق در شرکت فورد به وقوع پیوست و 9/4 میلیارد دلار خسارت برای شرکت ایجاد کرد. این مثال آشکار می کند که کیفیت اساسی به صورت مداوم نقض می شود و عواقبی را به دنبال دارد. چگونه مهندسان می توانند از طریق گسترش محصولات طرح بهتری برای جلوگیری از خطاها بدهند. پارادوکسی که در نقض کیفیت اساسی وجود دارد می تواند توسط کاوش پیشگیرانه هر مدل قابل تصوری جلوگیری شود تا از عدم موفقیت جلوگیری به عمل آید. ابزارهای پیش بینی عدم موفقیت عمومی شامل عدم موفقیت و تحلیل تاثیرات آن(FMEA)، تجزیه و تحلیل درخت خطا(FTA)، تجزیه و تحلیل عملیات ها و اتفاق ها(HAZOP) و ... برای پاسخ به این سئوال که "چه مشکلی می تواند پیش بیاید" طراحی شده اند. در این روش های سنتی، از آنجایی که نقطه عطف تصوری روشن از سیستم جاری است، سناریو(جریان) از عدم موفقیت معمول پیروی می کند. این منطق فاقد ارزش ساختاری است زیرا به سکون روانشناسی بستگی دارد. یک مهندس تنها از طریق الگوی شناخته شده خود یک موقعیت را تحلیل می کند. محدودیت های مهندسان، تحلیلات عدم موفقیت را تا چیزی کمتر از 100% فضای فاجعه بار کنونی محدود می کند.
اما از طرف دیگر AFD سؤال را طور دیگری مطرح می کند "چگونه می توان به سیستم زیان وارد آورد؟" این سؤال همان طور که مشکل را به صورت معکوس مطرح می کند، مبتکر هم هست. این روش معکوس شانل دو مزیت است؛ اول اینکه نشان می دهد سیستم همراه با قصد برای ویرانی آن، دیدگاه تحلیلی جدیدی را نمایان می سازد و دوم اینکه مشکل را به صورت ابتکاری مطرح می کند. تقاضا برای تمام ابزارهای TRIZ عنصر سکون روانشناسی را حذف کرده و دقت تحلیل انحراف بالقوه کیفیت اساسی را تضمین می کند.
همان طور که از نام این مبحث پیداست، کیفیت عملکرد، توسط توانایی دستیابی به میزان سطح دلخواه در محصول سنجیده می شود. همچنین کیفیت عملکرد، توسط این حقیقت که استفاده کننده سطح خوبی مورد نیاز را تعریف کند، ارزیابی می شود. مزیت کیفیت حرفه ای در مسائل عملکردی این است که یکسری کیفیت ها می تواند باعث ثبات کیفیت شوند.
اگر ماهیت کیفیت عملکردی را تک بعدی در نظر بگیریم، برای به دست آوردن سطح بالاتر در عملکرد، با قیمت مناسب، تفاوت در محصول و رقابت ایجاد خواهد شد. با درک چگونگی غلبه بر کیفیت بالا با قیمتی پایین می توان در رقابت عملکردی پیروز شد. عملکرد محصول تا میزان زیادی محدود است زیرا سیستم خود به عنوان مانعی در برابر رشد سطح عملکرد می باشد. تقابل معمولی مانند وزن در برابر قدرت است. در مبحث TRIZ از آن به عنوان تفاوت تکنیکی یاد می شود. اصل تفاوت در این است که معمولاً برای بالا بردن قدرت، وزن آن وسیله را بالا می بریم. اما بالا بردن وزن، قدرت را کاهش می دهد. این تفاوت ها معمولاً از طریق مقایسه پارامترهای نیمه کاره با راه حل توافقی حل می شود.
ابزارهای کلاسیک روش TRIZ که شامل 40 اصل ابتکاری، ماتریکس متفاوت، مدل ماهیت مادی، راه حل های استاندارد الگوریتم برای حل مشکلات ابتکاری و تاثیرات شیمیایی و فیزیکی و جغرافیایی همراه با ابزارهای مدرنی که از سال 1985 به وجود آمدند مانند فرمول سیستم عملکرد همه و همه برای حذف تفاوت در سیستم طراحی شده اند.
با توجه به تفاوت اشاره شده در بالا، واضح است که اگر بتوان قدرت را بدون دخالت وزن بالا برد، محصول در بازار رقابت پیروز خواهد شد. برای این کار می توان از مواد ترکیبی و ساختارهای لانه زنبوری استفاده کرد.
ابزارهای TRIZ کلاسیک حل مشکل می تواند کیفیت، مهندسی و محصول را با حذف تفاوت های ذاتی در سیستم و هزینه مناسب گسترش دهد و در نتیجه رضایت مشتری جلب خواهد شد.
کیفیت انگیزشی، نیازهای پنهان و برآورده نشده استفاده کننده را هدف قرار می دهد. این نیازها پنهان هستند زیرا استفاده کننده ها از نیازهای خود آگاه نیستند. استفاده کنندگان معمولاً از اینکه محصول کاملاً نیازهای آنها راغ برآورده نمی کند، غافل هستند. هنگامی که آنها یک عنصر انگیزشی را کشف می کنند خوشحال و هیجان زده می شوند. با توجه به مدل کانو، عنصر انگیزش فرصت تفاوت در محصول را بیشتر نشان می دهد.
اشتراک TRIZ برای تولید عمق بعدی کیفیت انگیزشی، رشد مستقیم از آخرین مشتقات پیش بینی شده تکنولوژیکی است. به دلیل یافتن قوانین رشد تکنولوژیکی توسط آلتوشتر، TRIZ می تواند پیش بینی تکنولوژیکی بکند. این قوانین الگوهای قابل تکراری را شرح می دهند که پیشرفت طبیعی محصول را از طریق چرخه حیات توصیف می کند. با تلاش افرادی مثل زلاتین، زوسمن و دیگران شاخه های جدیدی به این قوانین اضافه شد که آن را خطوط رشد می نامند. برای هر قانون، تعدادی خط وجود دارد که پیشرفت رشد چرخه حیات را توضیح می دهند. خطوط رشد این امکان را به سازمان ها می دهد تا در ابتدا مشقات محصول دیگری هم داشته باشند. این مشتقات به صورت طبیعی با گذشت زمان به وجود می آیند و یا می توان آن را برای روش گسترش محصول سازمان، هدایت کرد.
به عنوان مثال، قانون پویایی بیان می دارد که سیستم ها در طول زمان پویا و قابل انعطاف می شوند. مثال معروف این قانون SNAKE LIGHTAA است که سال ها پیش توسط بلک اند دکر معرفی شد. این محصول آن قدر معروف شد که تولید آن به اندازه کافی سریع نبود. مشتقات این محصول حتی قبل از تولید آن هم قابل تصور بودند. اگر رقابت کننده دیگری از رشد مستقیم خبر داشت و محصول را قبل از ارائه شرکت بلک اند دکر، مطرح می کرد او تمام این سود مالی را از آن خود می کرد.
قدرت رشد مستقیم در توانایی سازمان در پیش بینی کامل آینده جریانات محصول و بعد انتخاب از میان بهترین ها است. با انجام این کار می توان نقشه تکنولوژیکی را فراهم کرد و از سود و طرح های دیگر آن محافظت کرد.
درک کیفیت در طول این سال ها پیشرفت کرده و به مدل پیچیده تری جهت جلب رضایت استفاده کننده تبدیل شده است. مدل دو بعدی زیر بنایی را برای مدل سه بعدی فراهم می کند و امکان استفاده قدرتمند از ابزارهای ابتکاری جهت کاوش درک و استفاده از محصول را فراهم می سازد.
تئوریTRIZ همانند باستان شناسی، دیدگاه اجمالی را از چگونگی و چرایی رشد محصولات به مشتقات صحیح تر را فراهم می سازد. کارایی در ابزارهای TRIZ این موضوع را امکان پذیر می سازد تا از عدم موفقیت های فاجعه آمیز در آینده جلوگیری شود و تناقض های ذاتی سیستم حذف شده و در آینده مشتقات محصولات برای تامین نیازهای پنهان استفاده کنندگان تولید شود.
مدل کانو همراه با TRIZ کامل ترین مفهوم را در پویایی کیفیت و توانایی عملی جهت کشف آن، مطرح می کنند.
یارانه یکی از ابزارهای رایج دولتها برای حمایت از گروههای خاص است که با اهداف مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی صورت میگیرد. در این مقاله تعاریف مختلف یارانه ارائه می شود و انواع دسته بندی یارانه شرح داده می شود.
با توجه به تنوع محاسبات و کاربردهای گوناگون یارانه و تأثیرات آن در پرداخت یارانه لازم است تا یارانه ها را به نسبت گستردگی وظایف دولت در اقتصاد، طبقه بندی کنیم. به طور کلی انواع یارانه ها را می توان در طبقه بندی های زیر قرار داد:
یارانه اقتصادی عبارت از کمکی است که دولت مرکزی به کاهش هزینه تولید کنندگان بخش خصوصی و یا به مصرف کنندگان یک کالای بخصوص و یا استفاده کنندگان از یک سرویس خدماتی، و یا به یک عامل تولیدی می دهد. ولی دولت پاداش یا عوض مالی متقابل دریافت نمی کند، تنها شرط دولت این است که دریافت کننده کمک، نحوه عمل خود را تغییر و یا تعدیل کند و از این راه تولید و یا عرضه و یا مصرف کالاهای مورد نظر و یا فعالیتهای اقتصادی را تشویق کند و یا از توسعه آن با این روش از طریق غیر مستقیم جلوگیری نماید.
این کمکهای دولتی به منظور تقویت زیربنای اقتصادی و اجتماعی کشور در جهت تعادل بخشیدن به نظام تولید، مصرف و هزینه نمودن درآمدهای عمومی، همچنین کمک به ایجاد موسسات تحقیقاتی و انتقال فناوری و علوم، مراکز اطلاعات پایه ای، کمک هزینه تحصیلی دانشجویان داخل و خارج از کشور به منظور تقویت نیروی انسانی کارآمد و حتی کمکهایی را که در بودجه دولت، برای تربیت تکنسین ها، مهندسین و کارگران حرفه ای می شود، می توان نوعی کمکهای توسعه ای نامید.
این نوع یارانه ها که تحت عنوان یارانه های مستقیم در قسمت پیشگیری از خسارات احتمالی جای می گیرد، شامل کمکهای وسیع مالی در جهت مطالعات در کشف امور جنائی، نحوه رشد جمعیت، اوقات فراغت جوانان، و چاره اندیشی برای این مشکلات می باشد. البته می توان یارانه های مصرفی را که سبب کاهش هزینه خانوار و «رضامندی نسبی» خانوارها می گردد را نیز نوعی یارانه اجتماعی نامید.
یارانه سیاسی نوعی از کمکهای دولت است که هدف اصلی آن سیاسی می باشد و قلمرو عمل آن می تواند هم در داخل، جهت هماهنگ نمودن اکثریت جامعه با مواضع سیاسی و اقتصادی دولت در راستای تحکیم امنیت ملی، و هم کمکهای بلاعوض به دیگر کشورها را، برای تحکیم مبانی سیاسی دولت شامل شود. این کمکها که گاه ارقام چشمگیری را در بودجه برخی از کشورهای مقتدر به خود اختصاص می دهد، صرف گسترش مبانی سیاسی و گاه ایدئولوژیک نظامهای سیاسی این کشورها می گردد.
در رژیم گذشته کمک به کشورهای منطقه خلیج فارس در جهت آرام سازی و امنیت منطقه و در نظام جمهوری اسلامی کمک به کشورهای مستضعف و مسلمان جهان، می تواند از جمله یارانه های سیاسی به شمار آید. یارانه ها در حسابهای ملی، جزء یارانه های مستقیم و اغلب در زیر بخش پیشگیری از خسارات احتمالی جای می گیرد.
از آنجایی که در اغلب مجامع اقتصادی، بخش خصوصی قادر به حمایت از امور هنری، علمی، انسانی و مذهبی، هماهنگ با سیاست عمومی نیست، دولت باید بر این امور یارانه تعیین کند. این مسأله شامل کمکهای پولی و غیره به افراد محلی جهت دستیابی به اهداف مورد توجه حکومت مرکزی می باشد.
در ایران پرداختهایی را که توسط سازمان حمایت از مصرف کننده، جهت کاهش قیمت کاغذ روزنامه در سالهای 67 و 68 انجام گرفته را می توان از این نوع یارانه دانست.
ممکن است هدف دولت از این پرداختها، کمک رفاهی به گروه خاصی از مصرف کنندگان و یا تمامی افراد یک کشور باشد و منظور از آن تعدیل درآمد گروههای اجتماعی و افزایش نسبی رفاه طبقات کم درآمد بوده و یا تصحیح مسیر مصرفی کشور به سوی تشویق مصرف کالاهایی که امکانات تولید بیشتر آن در کشور فراهم است، باشد. و از توسعه مصرف کاذب بعضی از کالاها با پرداخت یارانه به کالایی که مورد توجه نیست، جلوگیری نماید.
پرداخت به مابه التفاوت قیمت مصرفی خرید و فروش کالاهای اساسی و ضروری مورد نیاز اقشار کم درآمد و جبران ضرر و زیان کالاهای مورد حمایت دولت را می توان از مهمترین یارانه های مصرفی دانست.
یکی از اهداف مهم پرداخت این نوع یارانه، حمایت از تولید کنندگانی است که تولید آنان مورد نیاز جامعه است ولی به علت خاصی، تطبیق هزینه تمام شده واقعی با قیمت واقعی، ممکن نباشد. دولت در این موارد، تولید کنندگان را به طور مستقیم و یا غیر مستقیم مورد حمایت قرار می دهد.
فروش نهادهای کشاورزی از قبیل کود شیمیایی، سم و بذر با قیمتی کمتر از قیمت تمام شده، استفاده زارعان از خدمات کشاورزی و تحقیقات کشاورزی رایگان و یا تعیین قیمت تضمینی در مورد تعدادی از محصولات کشاورزی، همچنین در اختیار گذاشتن ارز مورد نیاز برای مواد اولیه کارخانه ها با قیمت مناسب را می توان از این نوع حمایتها دانست؛ این نوع کمکها جزء یارانه های غیر مستقیم محسوب می شوند. علاوه بر این کمکهایی که دولت جهت زیانکرد عملیاتی به شرکتها و کارخانه های تحت پوشش خود می دهد، نوعی یارانه تولیدی، به روش مستقیم به حساب می آیند.
کمکهای توزیعی، کمکهایی هستند که دولت در امر کاهش هزینه های توزیع و یا قیمت تمام شده برای مصرف کننده انجام می دهد. نمونه هایی از این کمک را می توان در توزیع دولتی یا توزیع ارزان کالاهای مختلف وارداتی مشاده کرد. مانند، خرید تخم مرغ از خارج برای رفع کمبود داخلی، کمک به تثبیت قیمتها و فروش آن به قیمتی پایین تر از هزینه تمام شده.
گاهی دولتها برای افزایش ارائه بعضی از خدمات و یا برای کاهش قیمت برای مصرف کنندگان، به بخشی از خدمات، یارانه پرداخت می نماید.
یارانه به حمل و نقل شهری از قبیل اتوبوسرانی و مابه التفاوت قیمت بنزین تاکسی ها، تغذیه رایگان در مدارس و تغدیه کارمندان دولت به صورت ایجاد سلف سرویس های دولتی در محل کار و فروش غذا به قیمتی کمتر از قیمت تمام شده را می توان از کمک های خدماتی در ایران به حساب آورد. پرداخت زیانکرد به شرکت برق و آب، پست و تلگراف و تلفن، نیز نوعی یارانه خدماتی محسوب می شود.
گاهی دولت برای حفظ و گسترش بازار صادراتی و مقاومت در برابر رقابتهای مخرب خارجی، به صورت شکستن مصنوعی قیمتها به طور موقت و همچنین به منظور آینده نگری صنعتی، احساس می کند که باید بازار خاص کالایی تحت نفوذ قرار گیرد و برای صادر کنندگان آن تسهیلاتی قائل شود. این نوع حمایت را می توان کمک صادراتی دانست.
کالاهایی که مصرف آنان در داخل کشور، ترکیبی از تولیدات داخلی و واردات است، هرگاه ظرفیت تولیدی بالقوه در داخل وجود داشته باشد، می توان با یارانه، تولید داخلی را افزایش داد و در مصرف ارز صرفه جویی نمود.
این نوع تقسیم بندی معمولاً در طبقه بندی هزینه در حسابهای ملی انجام می گیرد. پرداختهایی که اغلب به صورت زیانکرد عملیاتی و دریافت کنندگان آن کاملاً مشخص و دارای شخصیت حقوقی باشند، یارانه مستقیم نامیده می شوند. از جمله این یارانه ها، جبران زیانکردهای موسسات و یا سازمانها و شرکتهایی که کالاها و خدمات زیربنایی، در جهت تأمین منافع عمومی تولید می کنند، همچنین پیش گیری از خسارات احتمالی و جبران خسارات اتفاقی را می توان نام برد. به طور کلی یارانه های مستقیم در جهت تخصیص بهینه منابع است و مقدار پرداخت و گیرندگان آن کاملاً مشخص و محاسبه آن آسان است.
یارانه های مستقیم ناشی از فروش کالای تجاری و یا خدمات، به قیمتی کمتر از قیمت خرید یا قیمت تمام شده آنها، همچنین هدایا و کمکهای دولت از محل حساب جاری به شرکتهای عمومی، از انواع کمکهای بلاعوض می باشند و یکی از سیاستهای دولت به حساب می آیند. یارانه مستقیم یارانه ای است که در بودجه دولت دارای ردیف بودجه ای معین است یعنی دولت اعتباراتی را از محل بودجه عمومی پیش بینی می کند تا برای اقدامی خاص مصرف شود مانند یارانه زیانکرد شرکتهای دولتی.
یارانه هایی که جنبه کالایی دارد و یا اینکه یارانه با کمک کالایی انجام پذیرد و گیرندگان آن در بخش خصوصی متعدد باشند، یارانه غیرمستقیم نامیده می شود. یارانه هایی که بابت تثبیت قیمت مصرف کننده و یا تضمین قیمت تولید کننده پرداخت می شود، در شمار یارانه غیر مستقیم قرار دارد و به علت تعدد گیرندگان و سازمانهای مباشر تعیین دقیق میزان یارانه، مشکل و احتمال سوء استفاده در این پرداختها، بیشتر است. بنابراین این یارانه ها، بیشتر در جهت تثبیت اقتصادی و توزیع مجدد درآمدها پرداخت می گردد.
یارانه غیر مستقیم کمکهایی است که براساس ارزش کالای تولید، صادر یا مصرف شده، نیروی کار یا زمین به کار رفته و یا سازماندهی آن، انجام می پذیرد و یا به کالاهای صادراتی ویژه، برای پایین نگاه داشتن قیمت آنها، تعلق می گیرد و به دو دسته، کمکهای بلاعوض کالایی مصرفی مانند: نان، روغن، بنزین و سیمان و کالاهای تولیدی مانند: کود شیمیایی تقسیم می شود. یارانه غیر مستقیم برای تثبیت اقتصادی و توزیع مجدد درآمد به کار می رود و به کالایی خاص که دارای مصرف کنندگان عمده است پرداخت می شود.
در غالب کشورها، پرداختهای دولت به سه دسته تقسیم می شود که پرداختهای جاری یکی از آنها است. پرداختهای جاری نیز به هزینه های مصرفی، هزینه های سرمایه ای و پرداختهای انتقالی، تفکیک می گردد. پرداختهای انتقالی نیز به 3 قسمت، یعنی کمکهای بلاعوض، جاری، سرمایه ای، قابل دسته بندی است و یارانه ها جزء پرداختهای انتقالی است. کمکهای بلاعوض دولتی عبارتند از کمکهایی که فعالیتهای خصوصی از محل حساب جاری دولت دریافت می کنند و اصولاً نشان دهنده اضافاتی به درآمد تولید کنندگان از محل تولید جاری آنهاست.
به علت شباهت نزدیک مکانیزم مالیات و یارانه، یارانه را نوعی مالیات منفی نیز می توان نامید. از جمله این تشابه، تقسیم بندی یارانه به مستقیم و غیرمستقیم است. مالیات ها را براساس روش دریافت و اینکه بر کالا باشد یا بر درآمد، به غیر مستقیم و مستقیم تقسیم می نمایند؛ همواره مالیات غیر مستقیم یا کالایی، ساده تر و قابل وصول تر می باشد. در یارانه، این موارد بالعکس عمل می نماید، یعنی یارانه را بر اساس پرداخت و اینکه این پرداخت پولی باشد یا کالایی، به مستقیم و غیر مستقیم تفکیک می کنند. یارانه مستقیم، به علت اینکه اولا، پولی است و ثانیاً، سازمان یا شرکت دریافت کننده مشخص است، محاسبات آن ساده تر و سوء استفاده از آن کمتر می باشد. برخلاف آن، یارانه غیرمستقیم، اغلب بر کالا تعلق می گیرد و گیرندگان آن نیز معتقد می باشند. ولی هرگاه منافع عمومی یارانه مستقیم، برای مابه التفاوت عملیاتی و زیربنایی تأسیساتی که دارای جنبه ملی و منافع عمومی است، صرف شود، در این صورت یارانه مستقیم بر غیرمستقیم مزیت دارد.
در اقتصاد ایران، یارانه مستقیم براساس زیانکرد شرکتهای دولتی پرداخت می شود، که اغلب تولید کالاهای مصرفی و خدماتی را به عهده دارند و قسمت عمده این زیانکردها به علت عدم نظام قیمت گذاری صحیح و پایین بودن کارایی مدیریت در این شرکتها است و به هیچوجه این یارانه ها نسبت به یارانه کالاهای اساسی که یارانه ی غیرمستقیم بوده و اثراتی مهم در توزیع درآمد و ثبات اقتصادی دارند، ترجیح ندارد. گاهی تصور می شود که یارانه های غیرمستقیم با یارانه پنهان؛ مترادفند، که این برداشت درستی نیست.
گاهی، کالا یا خدمتی، از سوی دولت مورد حمایت قرار می گیرد، اما هزینه های این حمایت در حسابهای پرداخت یارانه منعکس نمی شود و می توان آن را یارانه پنهان نامید. تفاوت آن با یارانه غیر مستقیم در این است که یارانه غیر مستقیم قابل محاسبه است در حسابهای مالی ظاهر می شود اما روش محاسبه آن دشوار است؛ در صورتی که یارانه پنهان عملاً به عنوان یارانه یا زیانکرد عملیاتی به حساب نمی آید، بلکه نوعی امتیاز است که دولت برای بخشها به وجود می آورد، این نوع یارانه، در اقتصاد ایران بخصوص از زمانی که تفاوت زیادی بین نرخ ارز رسمی با قیمت واقعی آن ایجاد شد، ابعاد گسترده ای یافت.
کلیه یارانه هایی که جزء هزینه های دولت به حساب می آید و کمکهای بلاعوض نامیده می شوند، یارانه آشکار می باشند. بنابراین کلیه یارانه های مستقیم و غیرمستقیم نیز، یارانه آشکار می باشند.
مانند حامل های انرژی و شیر
مانند کالابرگ
مانند یارانه اعتبارات
به طور کلی انواع یارانه را بر اساس هدف پرداخت یارانه و نحوه و روش پرداخت آن نیز دستهبندی میکنند. بر اساس یک دستهبندی که در سال 1975 در یک مدل هفت گانه ارائه شده است، یارانه به هفت گروه تقسیم شده است:
عبارت است پرداختهای مستقیم به تولید کنندگان یا مصرفکنندگان.
مثلا تصمیمهای دولتی، یارانه نرخ بهره به مؤسسات یا وامهای با نرخ بهره پایین. نظیر وامهایی که مثلاً به مراکز محروم با بهرههای کمتر داده می شود یا وامهایی را به بخش کشاورزی یا بخشهای دیگر با نرخهای پایینتری از نرخ رایج بازار پرداخت می شود.
با هدف کاهش بدهیهای مالیاتی یا تشویق صنعت یا فعالیتهای اقتصادی در مناطق خاص، که با کاهش مالیاتی آنها، سود بیشتری برای تولید کنندگان یا ارائهکنندگان خدمات فراهم شود.
برای کمکهای دولت به برقراری برابری است.
تأمین کالا و خدمات توسط دولت در قیمتی کمتر از قیمت بازار است.
خرید کالا و خدمات توسط دولت در قیمت بالاتر از قیمت بازار یا قیمت تضمینی که جزء اقلامیاست که در مورد گندم و بعضی اقلام مختلف که حدود 28 قلم است، عمل میشود.
پرداختهای ضمنی از طریق اقدامات تنظیمی دولت که قیمتهای بازار را تحت تأثیر قرار میدهد.
بر اساس این دسته بندی ها ممکن است یارانه برای یک کالا در بیش از چند طبقه قرار گیرد. به عنوان نمونه یارانه پرداختی به گندم را، از آن جهت که دولت در جهت ثبات اقتصادی با قیمت تضمینی، آنرا از کشاورز خریداری می کند می توان یارانه ای اقتصادی دانست، قسمتی از این یارانه که به نهادهای تولید آن پرداخت می شود یارانه ای تولیدی و میزان یارانه ای را که جهت پایین نگاه داشتن قیمت نان مصرفی پرداخت می شود یارانه مصرفی دانست. علاوه بر این از دیدگاه حساب های ملی این پرداخت جزء یارانه های غیر مستقیم بوده است و همچنین در طبقه بندی دیگر یارانه آشکار می باشد.
1- کلانتری، عباس، عباس رحیمی، بررسی اقتصادی یارانه، موسسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، چاپ سوم، آبان 1385
2- نسیبی پورآذر، فیروز، بررسی انواع سوبسیدها و جنبه های مختلف اقتصادی آنها، موسسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، بهمن 1369
3- اکوان، خبرگزاری موج، 1383/9/11
4- ماهنامه اقتصاد ایران، سال نهم، شماره 95، دی 1385