اندیشه ایجاد تحول در نظام اداری به بیش از نیم قرن گذشته برمی گردد. نظام اداری ایران از سالهای 1320 از حالت سنی گذشته خارج و به تدریج در قالبهای نوین از گستردگی قابل توجهی برخوردار گردیده، این روند با پیش بینی، تشکیل سازمان امو اداری و استخدامی کشور، در قانون استخدام کشوری مصوب 1345 نهادینه شد و موضوع تحول، اصلاح و تکوین نظام اداری به شکل رسمی به عنوان بخش عمده وظایف این سازمان درآمد. در این مقاله سعی بر این شده که به طور اجمال، اهداف، ضرورتها، برنامه های تحول اداری مورد بررسی قرار گیرد.
اندیشه ایجاد تحول در نظام اداری به بیش از نیم قرن گذشته برمی گردد. نظام اداری ایران از سالهای 1320 از حالت سنی گذشته خارج و به تدریج در قالبهای نوین از گستردگی قابل توجهی برخوردار گردیده، این روند با پیش بینی، تشکیل سازمان امو اداری و استخدامی کشور، در قانون استخدام کشوری مصوب 1345 نهادینه شد و موضوع تحول، اصلاح و تکوین نظام اداری به شکل رسمی به عنوان بخش عمده وظایف این سازمان درآمد. در این مقاله سعی بر این شده که به طور اجمال، اهداف، ضرورتها، برنامه های تحول اداری مورد بررسی قرار گیرد.
هدف از تحول اداری عبارت است از تقویت توانمندی های نظام اداری در جهت ایفای کارآمد وظائف و نقش فعلی دولت و یا به تعبیری دیگر هدف از تحول اداری، انطباق نقش ها، توانمندی ها و قابلبتهای نظام اداری است که امری حیاتی و برای توسعه ضروری می باشد. موضوع نوین سازی و ایجاد تحول در نظام اداری متناسب با پیشرفت های تکنولوژی در راستای تحقق خواسته های جامعه می باشد.
تحول اداری فرایندهای متعددی همچون مشارکت عمومی کارکنان، اصلاح ساختارهای اداری، تناسب وظایف و اختیارات، توانمندسازی کارکنان و مدیران، پاسخگویی دولتمردان در مقابل شهروندان، نظارت بر نظام اداری و توسعه شیو ه های اطلاعاتی و ... را دنبال می کند.
ساختار اداری به دلیل ارتباط تنگاتنگ با سایر ساختارها و نیز تأثیرگذاری آن از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده به طوری که تحول در آن اساس تحولات دیگر می گردد. لذا تشکیل ارگانی که مسؤولیت این تحولات را به عهده گرفته و آن را به سرمنزل مقصود برساند، بسیار ضروری می نمود. شورای عالی اداری بر اساس مصوبه شماره 2056/12/1 مورخ 19/2/1377 ساختار، اعضاء و وظایف و اختیارات ستاد برنامه ریزی تحول اداری کشور را تعیین و ابلاغ نمود. انجام برنامه های فرهنگ سازی و ایجاد زمینه های ذهنی برای تحقق تحول اداری نظیر برگزاری سمینارهای تخصصی آموزش، میزگردهای تخصصی و تولید برنامه های سمعی و بصری و غیره. هیأت وزیران در جلسه مورخ 18/1/1381 پس از استماع گزارش سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در مورد برنامه تحول اداری با 7 برنامه اصلی ایجاد تحول در نظارم اداری موافقت نمود.
به منظور نیل به این هدف، یکی از وظایف شورای عالی اداری اصلاح تشکیلات کلان دولت و حذف یا ادغام برخی وزارتخانه هاست به عقیده طراحان لایحه تشکیلات کلان دولت، هدف اصلی این لایحه کوچک کردن اندازه دولت جهت کارآمدتر کردن و کاهش تصدی دولتی و واگذاری بخشی از این تصدیها به بخش غیردولتی است. ساختار فعلی دولت، از نظر تشکیلاتی با چند اشکال عمده مواجه است که حجم نامتناسب و تداخل وظایف از جمله مهمترین آنهاست، بر اساس آمار و ارقام موجود در حال حاضر بزرگی دولت 2/5 برابر حداکثر معمول است.
اصلاح ساختار تشکیلاتی دولت و تجمیع سازمانهای استانی از جمله وظایفی است که از سوی سازمان مدیریت به کلیه دستگاههای اجرایی محول شده است به این ترتیب سازمانهای استانی تحت پوشش وزارتخانه ها و دستگاههای در یک سازمان واحد، در هر استان ادغام خواهد شد. بر این اساس دولت دستگاهها را موظف کرده برای کاهش و بازنگری ساختار تشکیلاتی خود اقدام کنند و اگر در مهلت مقرر انجام ندهند، سازمان موظف است رأساً این کار را انجام دهد.
جامعه ای رشد نمی کند، مگر در سایه حسن مدیریت، البته مدیریتی آزاداندیش، مدیریت آزاداندیش امکان پیاده سازی مدیریت دانایی را فراهم می سازد . از نظر این نوع مدیریت یک تغییر کوچک در ورودی یک نظام می تواند به تغییر بسیار شگرفی در خروجی نظام منجر شود.
در اصلاح نظام استخدامی سعی بر این است که مدیریت نوین جایگزین مدیریت سنتی شود. کاهش استخدامهای رسمی، برگزاری آزمونهای ادواری، کاهش جذب نیروهای دیپلم و افزایش 12 درصدی جذی نیروهای لیسانس و بالاتر، بحث دولت الکترونیک از مقوله هایی است که در این طرح عنوان می شود.
آموزشهای ضمن خدمت کوتاه مدت به دلایل زیادی مورد نیاز سازمانها بوده و ضرورت آن روز به روز بیشتر احساس می شود. ضرورتهایی چون: 1 – رفع نقایص عملکردهای جاری و قبلی و پیش بینی های آینده نگر در این زمینه 2 – لزوم بهبود کیفیت فعالیتها 3 – افزایش وظایف سازمانها و لزوم انتقال آموزشها با این وظایف جدید 4 – ورود فناوریهای جدید سخت افزاری و نرم افزاری در عرصه های اقتصادی و اجتماعی
با استفاده از فناوریهای جدید می توان روشهای کارآمدتر و به صرفه تر و در عین حال دقیق تری را تدوین کرد. این روشها خود به خود به انجام وظایف سازمانی در مجرای صحیح و بدون اتلاف انرژی و منابع سازمانی و در نتیجه حصول سریعتر به نتیجه منجر می گردد که در نهایت ارباب رجوع نیز در زمان کوتاهتر و با کیفیت بهتری به هدف خود دست می یابد.
حصول نتیجه هفتم ماحصل برنامه دیگر است، ویژگیهای نظام خدماتی مطلوب را می توان اطلاع رسانی سریع و دقیق و در دسترس و تسریع عملیات مورد نظر مراجعان، سهولت در انجام کارها و گردش امور، پایبندی به ضوابط و قوانین عدم تبعیض، زیبایی و نظم عمل مراجعه را می توان نام برد که موجب رضایتمندی خدمت گیرندگان می شود.
مصوبات 7 برنامه تحول در نظام اداری سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور
برنامه راهبردی تحول نظام اداری «مرحله دوم» انتشارات سازمان امور اداری و استخدامی 1379
بررسی نحوه ارتقاء اثربخشی ساز و کار و تحول اداری – گزارش 1378
Adobe :
اسم رودخانه ای که از پشت منزل مؤسس آن، جان وارناک، عبور میکند.
Apple :
میوه مورد علاقه استیو جابز مؤسس و بنیانگذار شرکت اپل، سیب بود و بنابراین اسم شرکتش را نیز اپل (به معنی سیب ) گذاشت.
Cisco :
مخفف شده کلمه سان فرانسیسکو (San Francisco) است که یکی از بزرگترین شهرهای امریکا است.
Google :
گوگل در ریاضی نام عدد بزرگی است که تشکیل شده است از عدد یک با صد تا صفر جلوی آن. مؤسسین سایت و موتور جستجوی گوگل به شوخی ادعا میکنند که این موتور جستجو میتواند
این تعداد اطلاعات (یعنی یک گوگل اطلاعات ) را مورد پردازش قرار دهد.
Hotmail :
این سایت یکی از سرویس دهندگان پست الکترونیکی به وسیله صفحات وب است. هنگامی که مدیر پروژه برنامه می خواست نامی برای این سایت انتخاب کند علاقهمند بود تا نام انتخاب
شده اولاً مانند سایر سرویس دهندگان پست الکترونیک به mail ختم شده و دوماً برروی وبی بودن آن نیز تأکید شود. بنابراین نام Hotmail را انتخاب کرد. در کلمه Hotmail حروف Html به ترتیب
پشت سرهم قرار گرفتهاند. گاهی اوقات اسم این سایت را به صورت HotMail نیز مینویسند.
HP :
شرکت معظم HP توسط دو نفر بنام های بیل هیولت و دیو پاکارد تأسیس شد. این دو نفر برای اینکه شرکت هیولد پاکارد یا پاکارد هیولت نامیده شود مجبور به استفاده از روش قدیمی شیر ـ
خط شدند و نتیجه هیولد پاکارد از آب در آمد.
Intel :
از آنجایی که این شرکت از بدو تأسیس با تأکید روی ساخت مدارات مجتمع ایجاد شد نام آن را INTegrated Electronics یا به طور مختصر INTEL نهادند.
Lotus :
میچ کاپور مؤسس شرکت که هندی الاصل بود از حالت لوتوس که یک اصطلاح مدیتیشن متعالی (T.M.) می باشد برای نامگذاری شرکتش استفاده کرد.
Mirosoft :
نام شرکت ابتدا به صورت Micro-soft نوشته میشد ولی به مرور زمان به صورت فعلی در آمد. Microsoft مخفف MICROcomputer SOFTware است. دلیل نامگذاری شرکت به این اسم نیز آن
است که بیل گیتس مؤسس شرکت آن را با هدف نوشتن و توسعه نرم افزارهای میکروکامپیوتر ها تأسیس کرد.
Motorola :
شرکت موتورولا با هدف درست کردن بی سیم و رادیوی خودرو کار خود را آغاز کرد. از آنجاییکه مشهورترین سازنده بی سیم و رادیو های اتومبیل در آن زمان شرکت Victrola بود مؤسس این
شرکت یعنی آقای پال کالوین نیز اسم شرکتش را موتورولا گذاشت تا علاوه بر داشتن مشابهت اسمی کلمه موتور نیز به نوعی در اسم شرکتش وجود داشته باشد.
Oracle :
مؤسس شرکت اوراکل یعنی لری الیسون و باب اوتس قبل از تأسیس شرکت روی پروژهای برای CIA کار میکردند . این پروژه که اوراکل نام داشت بنا بود تا با داشتن مقادیر زیادی اطلاعات
بتواند تا جواب تمام سؤالهای پرسیده شده توسط اپراتور را با مراجعه به مخزن اطلاعات بدهد. اوراکل در اساطیر یونانی الهه الهام است. این دو نفر پس از پایان این پروژه شرکتی تأسیس کرده
و آن را به همین اسم نامگذاری کردند.
Red Hat :
مؤسس شرکت آقای مارک اوینگ در دوران جوانی از پدربزرگش کلاهی با نوارهای قرمز و سفید دریافت کرده بود ولی در دوران دانشگاه آن را گم کرد . زمانی که اولین نسخة این سیستم عامل
آماده شد مارک اوینگ آن را همراه با راهنمای کاربری نرم افزار در اختیار دوستان و هم دانشگاهیش قرار دارد. اولین جمله این راهنمای کاربری « درخواست برای تحویل کلاه قرمز گم شده »
بود.
Sony :
Sony از کلمه لاتین Sonus به معنای صدا مشتق شده است.
SUN :
این شرکت معظم توسط چهار تن از فارغ التحصیلان دانشگاه استانفورد تأسیس شد. Sun مخفف عبارت Standford Univercity Network میباشد.
Xerox :
کلمه Xer در زبان یونانی به معنای خشک است و این برای تکنولوژی کپی کردن خشک در زمانی که اکترا کپی کردن به روشهای فتوشیمیایی انجام میگرفت فوق العاده حائز اهمیت بود.
Yahoo:
این کلمه برای اولین بار در کتاب سفرهای گالیور مورد استفاده قرار گرفته و به معنی شخصی است که دارای ظاهر و رفتاری زننده است . مؤسسین سایت Yahoo جری یانگ و دیوید فیلو نام
سایتشان را Yahoo گذاشتند چون فکر می کردند خودشان هم Yahoo هستند.
امروزه یکی از مهمترین و اساسی ترین مفاهیمی که با پیشرفت علم و تکنولوژی و به خصوص اینترنت در زمینه مسائل مالکیتی مطرح میشود بحث مالکیت معنویست.مالکیت معنوی در یک نگاه کلی به حقی تلقی میشود که برای هر فرد خلاق ، هنرمند ، طراح و نویسنده وجود دارد و آثار غیر مادی را که در اثر تلاش زیاد بوجود می آید و در ظاهر جنبه مادی ندارد را مورد حمایت خود قرار می دهد تا به نوعی هم باعث پیشرفت علم و انگیزه در جامعه باشد و هم حق و حقوق افراد خالق آثار.در ادامه سعی بر آن میشود تا مفاهیم کلی مالکیت معنوی و همچنین انواع مالکیتهای معنوی معرفی و توضیحاتی پیرامون "حق کپی" و "حق ثبت اختراع" و "علائم تجاری" داده شود.حق کپی دارای یک سابقه بسیار طولانیست که از سالها پیش نیز مورد توجه قرارگرفته و به نوع های مختلفی آنرا مورد اجرا قرار می دادند اما در سالهای نه چندان دور این حق به عنوان یک حق عام و جهانی برای تمامی پدیدآورندگان مد نظر قرار گرفته و رعایت کردن ان امری الزایست."حق ثبت اختراع" نیز یکی از پرچالش ترین مباحث پیش آمده در سالیان متوالیست و چگونگی استفاده و یا حمایت از آنچه که اختراع شده جهت جلوگیری از ضایع شدن حقوق مخترعین مواردیست که در مبحث "حق ثبت اختراع" مورد بررسی قرار گرفته است.با توجه به انچه که یک شرکت بزرگ را از دیگر رقبا متمایز می کند و در بلند مدت شاخصی ماندگار برای شرکت خواهد بود ، قطعا علائم تجاری نقش بسیار پررنگی در این تصور ایجاد می کند و حمایت و جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده از علائم تجاری نیز مورد توجه این نوشتار است و با نگاهی کلی به معرفی مبحث "علائم تجاری" میپردازد.
مالکیت معنوی به حق و حقوقی ابلاغ میشود که یک اثر خلاقانه، یک نوآوری و یک اعتبار کسب و کار را حفظ میکند.
در یک نگاه کلی میتوان مالکیت های روزمره ای که ما در زندگی با آن سرو کار داریم را به دو نوع کلی تقسیم نمود که عبارتند از :
مالکیت های فیزیکی چه برای ایجاد و چه برای ساختن مجدد هزینه بر است و نیاز به پرداخت هزینه مجدد دارد.برای مثال برای اینکه صاحب یک خانه بشویم میبایست هزینه ای پرداخت کنیم و همچنین برای داشتن یک خانه مشابه آن مجددا نیاز است تا مبلغی بپردازیم اما در مالکیتهای معنوی اگرچه برای ایجاد و یا خلق آن اثر زحمات فراوانی کشیده شده است اما برای داشتن و یا استفاده مجدد از آن نیاز به صرف انرژی و هزینه اولیه نیست..تنها با پرداخت هزینه فتوکپی میتوانیم یک نسخه از یک کتاب را داشته باشید.از منظر دیگری نیز میتوان این دو نوع مالکیت را از هم تمییز داد. اموالی که به آنها مالکیت معنوی تعلق می گیرند پولساز نیستند. خود یک ایده به تنهایی نمی تواند سود تجاری داشته باشد. وقتی یک قطعه موسیقی نواخته میشود، به تعداد زیاد بر روی لوح فشرده تکثیر میشود آن وقت آن لوح های فشرده میتواند منفعت تجاری نیز داشته باشد. در واقع خود آن ایده نبوده است که منفعت آورده است، بلکه لوح های فشرده باعث ایجاد یک سود شده اند.
سه نظریه متفاوت برای مفهوم مالکیت معنوی وجود دارد:
مالکیت معنوی شامل بخش های مختلف می شود که هر کدام از آنها سعی بر آن دارند تا گوشه ای از مالکیتهای معنوی را پوشش دهند. مالکیت معنوی مشتمل بر 8 مولفه استاندارد می باشد. این تعداد قطعا ثابت نیستند و به مرور زمان مورد مطالعه و گسترش بیشتر قرار خواهند گرفت. مولفه های مالکیت معنوی عبارتند از:
حق کپی به صاحب اصلی آن اثر و یا نوشته تعلق میگیرد. حق کپی به صاحب آن اجازه میدهد تا آنچه را خلق کرده است مجددا بسازد ، پخش کند ، تغییراتی در آن اعمال کند ، یا اعتباراتی بر روی محصول بگذارد. در تعریف کپی نیز میتوان این طور بیان کرد که هر عملی که موجب استفاده مجدد از محصول شود. بعنوان مثال عکس گرفتن ، اسکن و یا فتوکپی صفحات همگی کپی محسوب میشوند و جزو ممانعتهای این قانون هستند. فلذا کلمه کپی صرفا به استفاده از دستگاه فتوکپی تعلق نمی گیرد. در محصول تا مدت زمان خاصی مورد حمایت این حق قرار میگیرد بدین معنا که پس از گذشت یک دوره خاص فرد دیگر آن اثر دارای حق کپی نیست و می تواند بصورت عمومی مورد استفاده قرار بگیرد. مدت طول حق کپی 50 سال پس از مرگ صاحب اثر است البته این مدت در انگلستان 70 ساله است.
در حال حاضر حق کپی به تصاویر گرافیکی ، تصاویر متحرک و آواها و موسیقی نیز تعلق می گیرد. حق کپی مشتقات و محصولات یک ایده را مورد حفاظت قرار می دهد و نه خود ایده را. این بدان معناست که وقتی یک محصول از حالت ایده و نظریه خود خارج شد و به یک محصول تجاری تبدیل شد، حال این محصول تجاریست که مورد حمایت حق کپی قرار می گیرد. بعنوان مثال وقتی یک کتاب منتشر میشود، آن صفحات کاغذ منتشر شده و ان کتاب است که مورد حمایت قرار گرفته و حق کپی کردن آنها وجود ندارد.
حق کپی موارد زیر را مورد پوشش قرار میدهد:
اما حق کپی موارد زیر را پوشش نمی دهد:
درسالهای پیشین که اکثر ابزارها و مدیا ها بصورت آنالوگ بودند حق کپی با مشکلات کمتری مواجه بود چرا که بعنوان مثال کپی کردن یک محصول مثل فیلم براحتی امکان پذیر نبود و در صورت تکرار بیش ا ز حد این مسئله کیفیت محصول به مرور زمان از بین میرفت. اما از زمان پیدایش دیجیتال مشکلات بسیار بیشتر و پیچیده تر شده اند چرا که ابزارهای دیجیتال با قیمت بسیار پایین تر قابل کپی بوده بدون آنکه کیفیت خود را از دست بدهند و این امر بر مشکلات حق کپی افزوده شد.
نگاهی گذرا به تاریخچه حق کپی را می توان موارد زیر خلاصه کرد:
حق کپی جلوگیری میکند از افراد جامعه در جهت جلوگیری از کپی مجدد و بدون اجازه محصولات مختلف. اما جامعه علمی با جلوگیری از مطالعه و دسترسی نداشتن به این مطالب علمی مخالف داشت فلذا با تصویب یک مصوبه جدید استفاده سالم از محصولات را مجاز دانستند. استفاده سالم دارای تعریف کاملا روشن و قاطعانه ای نیست اما در یک منظر کلی میتوان گفت استفاده سالم بستگی به موارد زیر دارد:
شکل استاندارد و کلی حق کپی بصورت زیر است:
[Copyright [data] by [author/owner]
حق کپی {تاریخ نشر} بوسیله {نویسنده و یا پدید آورنده}
همچنین میتوان از علامت © نیز بجای عبارت بالا استفاده کرد. هر چند که مشاهده میشود هر دوی این دو در کنار هم نیز بکار برده میشود و یا عباراتی همچون "هرگونه استفاده از مطالب این منبع مجاز نمی باشد/میباشد" و یا "هر گونه استفاده از مطالب این کتاب و یا محصول در جای دیگر غیر مجاز است " و....
توجه به این نکته مهم است که قرار دادن حرف "c" بین دو پرانتز بصورت (c) به عنوان حق کپی مجاز نمی باشد و هیچ گونه حقی را برای صاحب آن ایجاب نمی کند.
از مواردی که در جرایم حق کپی میتوان به آن توجه کرد این است که این جرایم، جرایم مدنی هستند. بدین معنی که در صورت تخلف برای شما سوءسابقه ای ثبت نمیشود. در واقع در سال 1990 دولت آمریکا نقض حق کپی را اینگونه توصیف کرد که می بایست بیش از 10 محصول کپی شود در ضمن ارزش مادی آم بیشتر از 2500 دلار باشد.
اما از جنبه دیگر نیز می توان به مسئله حق کپی و عدم رعایت آن نگاه کرد. امروزه شرکتها و سازمانها هزینه های بسیاری مصرف می کنند تا محصول خود را تبلیغ کنند. اما هنگامی که فردی محصولان ما را در محصول کاری خود بکار میبرد، بدون هیچ هزینه ای برای محصول ما تبلیغاتی را انجام داده است که به نوعی میتواند برای شرکت خوش آیند نیز باشد.
حق اختراع حقی را به مخترع و یا ایجادکننده آن میدهد تا دیگران را از استفاده تجاری، فروش و یا تغییر آن در یک دوره زمانی محدود باز دارد. در واقع جامعه این حق را به مخترع می دهند و احترام میگذارند به این حق چرا که آن مخترع قرار است تا جزئیات این اختراع را در آینده ای نسبتا نزدیک در اختیار آنها قرار دهد. حق اختراع یک حق مالکیت معنویست که متعلق است به هرگونه وسیله ، ماده ، روش و یا پردازش که دارای خاصیتهای جدید بودن، خلاقانه بودن و مفید بودن باشد.
حق اختراع این حق را به مخترع می دهد که از محصول خود هرگونه استفاه تجاری کند تا بتواند از لحاظ مادی نیز نتیجه زحمات خود را بگیرد. به همین دلیل یک مدت و دوره ای را برای مخترع در نظر گرفته تا بتواند از محصول استفاده تجاری کند بدون انکه دیگران حق آگاهی و یا استفاده از این محصول را داشته باشند. این مدت زمان 20 سال است. به مدت 20 سال پس از ثبت اختراع توسط مخترع کس دیگری حق استفاده تجاری از آن محصول را ندارد. پس از 20 سال بطور خودکار این حق از بین رفته و مخترع موظف است تا جزئیات و چگونگی اختراع خود را برای جامعه بیان کرده تا با این کار باعث پیشرفت و گسترش علم شود. حق ثبت اختراع دیگران را از هر گونه فروش، استفاده و ساخت آن محصول جلوگیری کرده و در عوض آن مخترع این هدیه را به جامعه می دهد که افراد عادی پس از به پایان رسیدن زمان آن اختراع ، همگی بتوانند از ان محصول استفاده کنند.
در مقایسه با بحث حق کپی، حق ثبت اختراع بصورت خودکار به محصول و یا آنچه که ایجاد شده تعلق نمیگیرد. این بدان معناست که برای داشتن حق ثبت اختراع نیاز به انجام یک سری مقدمات است که از جمله انها تایید و امتحان و ثبت مشخصات محصول توسط سازمان رسمی حق ثبت اختراع است. پس از آنکه محصول بررسی و مورد مطالعه و تایید قرارگرفت این محصول را به عنوان یک اختراع ثبت کرده و از آن به بعد تمامی قوانین حق ثبت اختراع شامل آن محصول میشود. اما حق ثبت اختراع موارد زیر را مورد پوشش قرار نمیدهد:
نشانه تجاری که معمولا با علامت ® و یا بصورت Trademark™ نشان داده میشود "چیزیست" که برای مشخص کردن و جداساختن محصولات و یا تولیدات یک شرکت از دیگر شرکتها میشود وبه نوعی مشخص ساز و شناسه است. تفاوت اصلی ما بین ® با Trademark™ وجود ندارد. شرکتهایی که علامت تجاری خود را در سازمان ثبت علائم در آمریکا ثبت کرده باشند علامت ® و شرکتهایی که در دیگر نقاط دنیا این کار را کرده باشند Trademark™ را استفاده می کنند. در این بحث مقوله ای دیگر تحت عنوان "علامت سرویس" Service mark نیز وجود دارد که تفاوت آن با علامت تجاری این است که معمولا علامت سرویس به شرکت ها و سازمانهایی ارائه می شود که یک سرویس و یا خدمات خاصی را ارائه می دهند.
یک علامت تجاری می تواند یک "کلمه" ، یک "سمبل یا نشانه" ، یک "طرح" و یا ترکیبی از این موارد باشد. اخیرا نیز به بافتها ، اصوات و صداها نیز میتوان به عنوان یک علامت تجاری نگاه کرد.همانظور که بسیار از شرکتها در حال حاضر با صوت و یا قطعه موسیقی خاصی شناخته میشوند. بعنوان مثال در کشور ایران ، شرکت "صاایران" برای تبلیغات تلویزیونی خود همواره از یک تکه موسیقی در انتهای تبلیغ استفاده می کرد که این قطعه موسیقی به نوعی مشخص کننده این شرکت است.
طبیعتا علامت تجاری یک مولفه بسیار ارزشمند برای شرکت می باشد چرا که نتیجه سالها تلاش و فعالیت آن شرکت است و در واقع امروزه جوامع خرید و انتخاب خود را در حالت عادی با نگاه کردن به علامت تجاری محصول انجام می دهند.
با توجه به آنچه که بیان شد و دلایل کاملا منطقی و قابل قبول که شاید مهمترین آنها پیشرفت یک جامعه باشد، انتظار می رود که رعایت قوانین و مسائل مرتبط با مالکیت معنوی را با آگاهی کامل پذیرفت و رعایت کرد. عدم وجود انگیزه برای مخترعان و افرادی که به نوعی محصولات مختلف خلق می کنند باعث رکود در جامعه خواهد شد پس با رعایت این قوانین میتواند هم به نفع جامعه و هم به نفع خلاقان جامعه باشد. چه بسا خود ما روزی یک محصول جدید خلق کنیم!
1. Polk Wagner, Information Wants to be Free: Intellectual Property and the Mythologies of Control
2. Mark Weisbrot, Why We Need Free Trade For Life Saving Medicines, BALT. SUN, March 21, 2001
3. Seth Shulman, Software Patents Tangle the Web, 103 MIT TECH
4. Bronwyn Hall , & Rosemarie Ziedonis, The Patent Paradox Revisited: An Empirical Study of Patenting in the
U.S. Semiconductor Industry, 1979-1995, 32 RAND JOURNAL OF ECONOMICS 1, 101 (2001).
5. Danny Bradbury, Canadian Innovation Choked by U.S. Laws, NATIONAL POST, November 17, 2003, at FE01
6. Why Windows Should Think Small, COMPUTERWORLD, 25 August 2003, 37.
7. Heller, Michael and Rebecca Eisenberg, “Can Patents Deter Innovation? The Anticommons in Biomedical
Research,” Science, May 1998.
آرامش زندگی در گرو برآوردن نیازهاست. نیازها به طور کلی به 5 گروه تقسیم میشوند:
که بترتیب نیازهای اولی نیازهای رده پایین و نیازهای آخری نیازهای رده بالا به حساب آمده و نیاز به خودیابی حد بالای نیازهاست.
برآورده شدن مناسب نیازها شرط لازم برای بوجود آمدن آمال و آرزوهاست. به عنوان مثال یک فرد گرسنه و آواره هرگز به فکر پرواز بر فراز کوهها نخواهد افتاد. بسیاری نیز معتقدند که خلاقیت در نیاز متولد میشود همانگونه که بسیاری از اختراعات بزرگ نه محصول تعریف مشکلی خاص بلکه برای برآورن نیازی خاص به وجود آمدهاند.
به طور کلی خلاقیت فرایندی است که طی زمان ادامه داشته و ابتکار، انطباقپذیری و تحقق از خصوصیات بارز آن به شمار میآیند و میتواند جوابگویی برای مشکلات باشد. برخی از محققان اصولی برای مشخص شدن مرزهای خلاقیت تعریف نمودهاند: اول اینکه خلاقیت متضمن پاسخ یا مفهومی نو باشد یا آنکه احتمال وقوع آن بسیار کم باشد. اما باید توجه داشت که نو بودن و اصالت با آنکه شرط لازم خلاقیت است اما کافی نیست. زمانی یک پاسخ را میتوان بخشی از یک فرایند خلاقیت به شمار آورد که تا اندازهای با واقعیت مطابقت داشته یا اصولاً واقعی باشد. دوم خلاقیت باید گرهای را بگشاید یا با وضعیتی تناسب داشته و یا مقصود معینی را برآورد. سوم، خلاقیت واقعی مشروط به دوام آن بینش ابتکاری، ارزیابی و تفسیر و رشد آن باشد. در جملهای کوتاه میتوان اینگونه بیان کرد «خیلیها ایدههای خوب دارند اما عده کمی آنها را عملی میکنند». همچنین یکی از عواملی که معمولاً با خلاقیت مربوط میدانند موضوع هوش است.
یک مبنای طبقهبندی، نوع فرایند و یا نحوه عملکرد خاصی است که انجام میگیرد. این نوع طبقهبندی شامل 5 گروه اصلی از توانشهای هوشی میباشد که عبارتند از عوامل
شناخت، کشف و یا کشف دوباره و بازشناسی است. حافظه عبارت از حفظ آن چیزی است که درک شده است. در تفکر واگرا ما در جهات متفاوت تفکر میکنیم، گاهی به تفحص میپردازیم و گاهی در جستجوی تنوع هستیم در حالی که در تفکر همگرا اطلاعات به یک جواب درست و یا به بهترین جواب شناخته شده و قراردادی منتج میگردد. واضح است که یکی از توانشهای تفکر واگرا گوناگونی پاسخهایی است که تولید میشود. این نوع تولید تماماً زاده اطلاعات ارایه شده نیست. در اینجاست که مبحث انعطافپذیری در تفکر پیش میآید که از مباحث اصلی خلاقیت به شمار میآید.
با این حال در بررسی افراد خلاق این نتیجه به دست آمده است که اگر چه داشتن حد معینی از هوش لازم است ولی شرط کافی نیست و لزوماً افراد با هوش خلاق نبودهاند در حالی که افراد با هوش متوسط میتوانند افراد خلاق برجستهای باشند. در واقع امور خلاقیت شاید بیشتر اکتسابی باشد تا فطری و میتوان با آموزشهایی این توانایی را در خود افزایش داد.
از مطالعه افراد بسیار خلاق موارد زیر نتیجه شده است. البته این خصوصیات شخصیتی آنهاست نه اینکه با اینگونه رفتارها، انسان بتواند به خلاقیت برسد:
خطری که استعداد خلاق فرد را تهدید میکند، قضاوت یا ارزیابی تجربه فرد نیست بلکه پیشداوری است که به تبع آن تجارب بسیاری در حوزه دریافت را نمییابند. خطری که آموزشهای معمول چه در خانه و چه در مراکز آموزشی در بردارند این است که نظرات نو و احتمال وقوع اعمال جدید خیلی زود و بیش از اندازه مورد انتقاد قرار میگیرند.
حس درونی تفکر، انسان را قادر میسازد شرایطی را که وجود خارجی ندارند، در درون ذهن شبیهسازی نماید و به وی این امکان را میدهد تا در امکانات یکسان با سایرین برای خود فرصتهای بهتری بیافریند. در واقع امور خلاقیت شاید بیشتر اکتسابی باشد تا فطری و میتوان با آموزشهایی این توانایی را در خود افزایش داد. مجموعه عواملی که باعث تشدید و ترغیب فرد به نوآوری میگردند به عوامل تشدیدکننده تعبیر میگردند که خود به دو بخش کلی انگیزهها و ابزارها تقسیم میشوند که در اینجا توضیح داده میشوند.
انگیزههای ترغیب کننده به نوآوری، میتوانند به خصوصیات و زندگی خصوصی افراد مربوط باشد و یا اینکه به اجتماع محل سکونت فرد بستگی داشته باشد که ما در اینجا دلایل بروز هر یک را بررسی میکنیم.
به همه انگیزههایی که از جامعه به فرد القاء میگردند گفته میشود که خود بر اثر موارد زیر ناشی میگردند:
انگیزههایی که از درون شخص، منشاء میگیرند را انگیزههای درونی مینامند که شامل موارد زیر میباشند:
برخی فاکتورهای تعیینکننده برای دستیابی به تفکر خلاق و جود دارند که میتوان از آنها به عنوان ابزارهای نوآوری یاد کرد. این ابزارها عبارتند از:
این عوامل راهکارهایی برای آموزش نوآوری و تفکر خلاق ارائه میدهند. در آینده نزدیک این عوامل شرح داده میشوند.
اینترنت همراه با رشد روزافزون خود، کاربردهای فراوانی در صنایع مختلف یافته است. امروزه اینترنت بعنوان رسانهای قدرتمند در اختیار صنعت تبلیغات قرار گرفته است. بدلیل ویژگیها و مزیتهای فراوانی که اینترنت در مقایسه با رسانههای سنتی دارد، تبلیغات اینترنتی شاهد رشد فراوانی در طی سالیان اخیر بوده است. ولی این روند در ایران از رشد قابل ملاحظهای برخوردار نبوده است. این مقاله به بررسی تبلیغات اینترنتی در ایران میپردازد. تنگناها و چالشهای تبلیغات اینترنتی در ایران مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه با توجه به بازیگران این صنعت راهکارهایی جهت بهبود وضعیت موجود ارائه شده است.
در کتب و متون مختلف تعاریف متعددی از تبلیغات آمده است. بطور مثال میتوان به تعاریف ذیل اشاره کرد. تبلیغات فرآیند روشمند ارایه اطلاعات مناسب در مورد کالاها و خدمات به مشتریان و ترغیب و متقاعد کردن مؤثر مصرفکنندگان به خرید کالاها و خدمات میباشد (متولی 1372) و یا در تعریفی دیگر تبلیغات را، ارائه غیر شخصی اطلاعات که معمولاً برای آن پول پرداخت میشود و اغلب با هدف ترغیب برای خرید کالاها، خدمات و یا ایده از سوی افرادی مشخص و توسط رسانههای مختلف انجام میپذیرد، تعریف نمودهاند (تافلینگر 1996). همان طور که در تعریف بالا اشاره شد، تبلیغات از طریق رسانههای مختلفی انجام می پذیرد، که از آن جمله میتوان به روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون و ... اشاره نمود. چندی است که رسانه اینترنت به جمع رسانههای مورد استفاده تبلیغات اضافه شده است. رشد تبلیغ در اینترنت نسبت به تبلیغ در رسانههای سنتی، از سرعت بسیار بیشتری برخوردار بوده است چرا که پس از گذشت 38 سال از پیدایش رادیو، تعداد استفادهکنندگان آن به 50 میلیون نفر رسید، تلویزیون 13 سال پس از پیدایش این حد نصاب را کسب کرد و اما اینترنت تنها با گذشت 4 سال توانسته به این حد نصاب دست پیدا کند (فاکس 1999). این مقاله سعی دارد راهکارهایی را جهت استفاده از تبلیغات اینترنتی در ایران ارائه نماید.
اینترنت از اوایل دهه 70 به ایران راه پیدا کرد و همچون سایر کشورها در ایران نیز به سرعت گسترش یافت. با مرور وقایع مهم در تاریخ اینترنت در ایران به موارد قابل توجهی برخورد میکنیم که برخی از مهمترین این وقایع به شرح جدول زیر میباشند:
سال |
اتفاقات مهم |
1368 | مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات (IPM) به منظور ایجاد و اداره پروژههای تحقیقاتی و اشاعه تماس علمی بین دانشگاههای ایران و موسسات بینالمللی آغاز بکار کرد. |
1371 | تعداد کمی از دانشگاههای ایران، از جمله دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه گیلان، توسط مرکز تحقیقات فیزیک نظری و از طریق پروتکل UUCP به اینترنت وصل میشوند تا با دنیای خارج ایمیل رد و بدل کنند. |
1372 | مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات، بعنوان تنها نهاد ثبت اسامی قلمرو [ir.] در ایران به رسمیت شناخته میشود. این قلمرو مشخصه تعیین شده برای هویت ایران در فضای اینترنت است. |
1373 | مؤسسه ندا رایانه تأسیس میشود. پس از راهاندازی اولین بولتن بورد (BBS)، در عرض یک سال نیز اولین وب سایت ایرانی داخل ایران را راهاندازی میکند. همچنین، این مؤسسه روزنامه «همشهری» را به زبان فارسی در اینترنت منتشر میکند، که این اولین روزنامه رسمی ایرانی در وب محسوب میشود. در همین سال بدنبال اتصال به اینترنت از طریق ماهواره کانادائی «کد ویژن» (Cadvision)، مؤسسه ندا رایانه فعالیت بازرگانی خود را بعنوان اولین شرکت خدمات سرویس اینترنتی (ISP) آغاز میکند. |
1374 | مجلس ایران تأسیس شرکت «امور ارتباطات دیتا» تحت نظر شرکت مخابرات ایران را تصویب میکند و مسؤلیت توسعه خدمات دیتا در سطح کشور را بطور انحصاری در اختیار آن شرکت قرار میدهد. |
1376 | خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (IRNA) وب سایت خود را از طریق شرکت مخابرات انگلستان انتشار میدهد. بعداً آنرا به آمریکا منتقل میکند تا بوسیله وب سرور شرکت GPG منتشر شود. |
1377 | پروژه یونیکد در ایران با قرارداد شورای عالی انفورماتیک و همکاری بنیاد دانش و هنر واقع در انگلستان و با نظارت و مدیریت فنی دانشگاه صنعتی شریف تحت عنوان «فارسی وب» آغاز میشود. هدف پروژه اینست که با گنجاندن کامل و جامع الفبای فارسی در استاندارد یونیکد، نشر فارسی در کامپیوتر، مخصوصاً اینترنت و وب، استاندارد شود و اصولاً مشکل قلم (فونت) های غیر استاندارد موجود در نرم افزارهای ایرانی حل شود. |
1379 | شرکت IranGate.net در شهر اصفهان تأسیس میشود تا بعنوان یک ISP خدمات اینترنتی را بطور اختصاصی به شهرهای پر جمعیت غیر از تهران ارائه دهد. در پایان همین سال ایران بطور رسمی عضو کنسرسیوم یونیکد میشود. |
1380 | برای اولین بار پدیده وبلاگ نویسی در ایران آغاز میشود. درست یک سال بعد، بنا بر آمار غیر رسمی تعداد وبلاگ نویسان از مرز 15000 نفر میگذرد. |
1381 | اوّلین سرویس وبلاگ نویسی ویژه فارسی زبانان در وب سایت Persianblog.com در ایران آغاز بکار میکند. هدف تیم ارائهدهنده این سرویس مجانی ایجاد محیطی کاملاً فارسی از جمله متننویس سازگار با زبان فارسی، تقویم شمسی و سیستم نظرخواهی فارسی، و متمرکز نمودن وبلاگنویسان فارسی زبان در یک سایت و در نتیجه افزایش بینندگان این وبلاگها است. در عرض هفت ماه نزدیک به 21000 ایرانی برای استفاده از این سرویس ثبت نام میکنند. |
همگام با ورود اینترنت، تعداد کاربران آن در ایران به طور فزایندهای افزایش یافته است بطوریکه تنها پس از گذشت 10 سال، تعداد استفاده کنندگان اینترنت از مرز 10 میلیون نفر گذشته است. در نمودار3 این روند نمایش داده شده است.
در ایران اینترنت از سال 1376 بطور نسبتاً فراگیر به کار گرفته شده است و همانگونه که در نمودار بالا مشخص میباشد، تعداد کاربران آن بطور فزایندهای در طول سالیان اخیر افزایش یافته است. با وجود اینکه تعداد سایتهای فارسی از رشد بسیاری برخوردار بوده است اما همچنان تعداد تبلیغات اینترنتی این سایتها بسیار کم و ناچیز میباشد. این موضوع باعث شده مشکلات مالی فراوانی برای سایتها بوجود آید چرا که یکی از مهترین منابع درآمد سایتها در دنیا، درآمدهای ناشی از تبلیغات میباشد. مشکلات مالی سایتهای ایرانی، بسیاری از آنها را پس از مدتی به تعطیلی میکشاند و این به معنای از دست رفتن فرصتهای شغلی برای عدهای میباشد. نکته قابل توجه دیگر این است که بازار تبلیغات اینترنتی سایتها فقط محدود به یک کشور و یا یک منطقه خاص نمیباشد این به معنای دسترسی به بازاری بسیار گسترده است که متأسفانه به دلیل عدم استفاده مناسب سهم سایتهای ایرانی از حجم درآمد ناشی از فعلیتهای تبلیغاتی بسیار اندک است.
عوامل بسیاری دست به دست هم دادهاند تا تبلیغات اینترنتی در ایران نسبت به میزان توجهی که جامعه به این رسانه میکند بسیار کمتر باشد. یکی از مهترین این عوامل نداشتن مدل کسب و کار است. اصولاً سایتهای ایرانی با دید تجاری ایجاد نمیشوند و در نتیجه برای آنها مدل کسب و کار مشخصی تعریف نمیشود. این سایتها عموماً جنبه شخصی داشته و یا تنها معرفی و اطلاعرسانی را در دستور کار خود قرار دادهاند. بدیهی است آمار بازدیدکنندگان چنین سایتهایی رقم قابل توجهی نخواهد بود، لذا جذب تبلیغ برای این سایتها، کاری بسیار مشکل و گاه محال میباشد. در واقع یکی از پیش نیازهای گرفتن تبلیغ در هر رسانهای، داشتن تعداد قابل قبولی مخاطب در آن رسانه میباشد. در نتیجه زمانی که رسانهای مخاطب قابل توجهی نداشته باشد نمیتواند انتظار جذب تبلیغات زیادی را داشته باشد. از طرفی تعداد مخاطب در هر رسانهای به نحوه انتخاب و عملکرد مدل کسب و کار آن بستگی دارد. بطور مثال چنانچه سایتی مدل کسب و کار مبتی بر محتوا را انتخاب نماید میبایست تمامی سعی خود را در جهت شناسایی محتوای با ارزش و مهم برای مخاطبین خود نموده تا از این طریق ترافیک سایت خود را افزایش دهد. در حقیقت توانمندی هر ناشر اینترنتی در جذب و نگهداری مخاطبین خود منجر به ایجاد فرصتهایی برای جذب تبلیغات اینترنتی میشود.
به طور کلی در هر فعالیت تبلیغی دو هدف عمده میتواند دنیال شود؛ اول اینکه هر تبلیغی با هدف ایجاد ارتباط و رساندن پیامی انجام شود دوم اینکه هدف از انجام تبلیغ فروش محصول باشد. اما یکی از وجوه ممیزه تبلیغات اینترنتی با تبلیغات سنتی در این است که امکان فروش محصول و یا خدمت را بلافاصله پس از تبلیغ و یا گاهی در حین نمایش تبلیغ فراهم میآورد. در واقع این امر امتیازی را برای این نوع از تبلیغات فراهم میآورد. ولی نکته در اینجا است که در ایران بدلیل فراهم نبودن زیرساختهای تجارت الکترونیک و فقدان مکانیزمها و قوانین لازم، مخاطبین امکان خریداری کالا و خدمتی را که تبلیغ آن را بصورت اینترنتی میبینند، ندارند. این به معنای از دست رفتن یکی از مهترین مزیتهای تبلیغات اینترنتی میباشد زیرا چنانچه هدف از تبلیغ فقط اطلاع رسانی و ایجاد ارتباط باشد، بدلیل همه گیر نشدن اینترنت در کشور، رسانههای دیگری چون تلویزیون، رادیو و روزنامهها قطعاً تاثیرگذاری بیشتری خواهند داشت. نتیجه اینکه در چنین فضایی اینترنت بعنوان یک رسانه شانس خود را برای جذب تبلیغات بیشتر از دست میدهد.
از سوی دیگر تبلیغات اینترنتی هنوز در سبد (پورتفولیوی) شرکتهای تبلیغاتی- که در بسیاری از موارد بعنوان مشاور تبلیغ دهندگان، خدماتی را به آنها عرضه مینمایند- جایگاه مناسبی پیدا نکرده است چرا که بدلیل هزینههای کم تبلیغ در اینترنت، کارمزد شرکتهای تبلیغاتی نیز در صورت دادن تبلیغی در اینترنت بسیار کم میباشد. از طرف دیگر عدم آشنایی این شرکتها با مکانیزمهای تبلیغات اینترنتی از جمله مکانیزمهایی جهت سنجش و اندازهگیری اثر بخشی تبلیغات اینترنتی، باعث شده است که این شرکتها تمایل کمتری به دادن تبلیغ در اینترنت داشته باشند زیرا وجود مکانیزمهای اندازهگیری اثربخشی تبلیغات در اینترنت یکی از مزیتهای این تبلیغات میباشند و در صورتیکه امکان استفاده از مزیتهای تبلیغ در اینترنت در کشور فراهم نباشد، به تبع آن تبلیغ دهندگان نیز تمایلی برای ارائه تبلیغ در اینترنت نخواهند داشت.
با توجه به ویژگیها و ماهیت صنعت تبلیغات اینترنتی ایران، چنین به نظر میرسد که پنچ گروه عمده در این صنعت نقش ایفا میکنند. این پنج گروه شامل ناشران اینترنتی، سازمانهای تولیدی و خدماتی، شرکتهای تبلیغاتی، دولت و مخاطبین تبلیغات میباشند. در زیر مشکلات و محدودیتهای تبلیغات اینترنتی در ایران به تفکیک گروههای فوق الذکر آمده است:
یکی از مهمترین مواردی که موجب محدود ماندن تبلیغات اینترنتی در ایران شده است دانش و اطلاعات ناکافی مدیران سازمانهای تولیدی و خدماتی از کاربردهای تبلیغات در اینترنت میباشد. اغلب مدیران ایرانی از مزایا و فرصتهای فراوانی که با تبلیغ در اینترنت میتوانند عاید سازمان خود کنند بیاطلاع و یا حداقل کماطلاع هستند. آن دسته از مدیرانی هم که اندک توجهی به اینترنت دارند درک صحیح و کاملی نسبت به نیازهای مخاطبین اینترنتی خود ندارند و در نتیجه از سرمایهگذاریهای خود در زمینه تبلیغات اینترنتی نتیجه درخور توجهی به دست نمیآورند. علاوه بر این مدیرانی که تبلیغات خود را وارد صفحات اینترنتی کردهاند، غالباً سایتهای خارجی را به عنوان رسانه اینترنتی خود انتخاب میکنند چرا که نسبت به کارایی و اثربخشی سایتهای ایرانی اطمینان لازم را ندارند.
بسیاری از سازمانها، امور تبلیغاتی خود را به شرکتهای تبلیغاتی واگذار میکنند. این شرکتها به برنامهریزی تبلیغاتی برای سازمانهای طرف قراداد خود اقدام میکنند. در این برنامه رسانههای تبلیغاتی مانند تلوزیون، رادیو، مجلات و روزنامههای عمومی و تخصصی، تابلوهای تبلیغاتی در سطح شهر و ... پیشنهاد میشوند. آنچه مسلم است هنوز اینترنت در پورتفولیوی این شرکتها از سهم و جایگاه قابل توجهی برخوردار نیست از این رو اینترنت توسط متخصصین تبلیغاتی نیز مورد بیمهری واقع شده است. از جمله دلایل کمتوجهی شرکتهای تبلیغاتی به رسانه اینترنت، میتوان به کم بودن حاشیه سود تبلیغات اینترنتی برای شرکتهای تبلیغاتی اشاره کرد که این خود به دلیل هزینه اندک این نوع تبلیغات میباشد. همچنین فقدان آمار و ابزارهای مناسب برای نظارت و کنترل بر عملکرد تبلیغات اینترنتی موجب شده است تا سهم چندانی از طرف شرکتهای تبلیغاتی برای این نوع تبلیغات درنظر گرفته نشود.
ناتوانی سایتهای ایرانی در جذب تبلیغات را میتوان از موانع عمده رشد و گسترش تبلیغات اینترنتی دانست. کیفیت پائین محتوای سایتهای ایرانی جذابیت لازم را برای تبلیغکنندگان و مخاطبین فراهم نساخته است. وجود دیدگاه غیر تجاری در سایتهای ایرانی موجب شده است درآمدزایی جزء اهداف اصلی سایتها قرار نگیرد. از اینرو در گردانندگان سایتها کمتر با متخصصین بازاریابی مواجه میشویم حتی در سایتهایی که به ظاهر به جذب تبلیغات مشغول هستند کمتر فعالیتهای بازاریابی را به صورت حرفهای شاهد هستیم. در نتیجه فقدان مکانیزمهای تبلیغاتی مناسب، موجب شده است تا سایتهای ایرانی در جذب تبلیغات موفقیت لازم را نداشته باشند.
رشد و گسترش اینترنت مانند سایر رسانهها مستلزم حمایت سازمانها و دستگاهای دولتی ذیربط میباشد. ضعف زیرساختهای مخابراتی و ارتباطی از جمله تنگناهای تبلیغات اینترنتی به شمار میآید. ترمیم و بهبود این زیرساختها جز وظایف دولت محسوب میشود. سامان دادن به زنجیره تجارت الکترونیک نیز تنها با خواست و حمایت دولت امکانپذیر خواهد بود. ایجاد مکانیزمهای پرداخت الکترونیک مانند بانکداری الکترونیک و پول الکترونیک از اقدامات اساسی و مهمی هستند که دولت میبایست در دستور کار خود قرار دهد. همچنین تدوین قوانین و مقرارات مناسب برای نقل و انتقالات الکترونیک، شناسایی هویت واقعی معاملهکنندگان، ایجاد امنیت در دریافتها و پرداختها و ... از جمله اقدامات اساسی است که پیشنیاز رشد تجارت الکترونیک میباشد. بدیهی است که بدون سامان یافتن زنجیره تجارت الکترونیک نمیتوان در تبلیغات اینترنتی رشد قابل توجهی انتظار داشت.
به دلیل گسترش فراوان حجم تبلیغات در سالهای اخیر و استفاده از شیوههای نامناسب و غیرحرفهای در ایران، نوعی دلزدگی نسبت به تبلیغات به وجود آمده است. حجم گسترده تبلیغات ناخواسته در اینترنت نیز بر این مشکل افزوده است. وجود نرمافزارهای متعددی که صرفاً برای در امان ماندن از تبلیغات ناخواسته طراحی شدهاند گواه این مدعا میباشد. در چنین فضایی جلب توجه مخاطبین کار بسیار دشواری خواهد بود و مستلزم استفاده از روشهای نوین و حرفهای است. ضمن اینکه بدلیل فراهم نبودن امکانات تجارت الکترونیک، مخاطبین نیز کمتر به تبلیغات در اینترنت توجه مینمایند.
با توجه به اهمیت تبلیغ در اینترنت و وجود مشکلات و محدودیتهایی که در بالا به آنها اشاره شد در این بخش سعی شده است راهکارهایی جهت بهبود وضعیت تبلیغات اینترنتی در ایران ارائه شود. همانطور که اشاره شد، بازیگران این صنعت به پنج گروه تقسیم میشوند. اما ابتکار عمل برای بهبود و رفع مشکلات تبلیغات اینترنتی در دست سه گروه دولت، ناشران اینترنتی، و شرکتهای تبلیغاتی میباشد. چنانچه این گروه ها اقداماتی را جهت حل مشکلات موجود در دستور کار خود قرار دهند دو گروه مخاطبین و سازمانهای تولیدی و خدماتی نیز جذب این صنعت خواهند شد. با این وجود برای هر یک از گروهها راهکارها و سپس الگوهایی ارائه شده است. در این الگوها اقدامات لازمه هر گروه در قالب فرایندهایی نشان داده شده است.
ناشران اینترنتی پس از اتخاذ مدل تجاری مناسب جهت فعالیت خود میبایست فعالیتهای زیر را به منظور مدیریت بهتر بر وضعیت تبلیغات خود انجام دهند. در گام اول صاحبان سایتها میبایست کاتالوگی را از فضاهای خود تهیه نمایند. در این کاتالوگ مکان فضاهای قرارگیری تبلیغات، روشهای پرداخت و زمان مربوط به آن فضاها و نیز نحوه دسترسی به فضاها مشخص میشود. در گام دوم، واحد فروش شرکت با تبلیغ دهندگان وارد مذاکره شده و نهایتاً قراردادی را با آنها منعقد مینماید. در گام سوم برنـامه زمـانی نمـایش تبلیغات تعیین میشود. در این مرحله زمانهای نمایش تبلیغات برنامهریزی و رزرو میشوند. در گام چهارم تبلیغات مختلف از تبلیغ دهندگان جمعآوری شده و براساس برنامه از پیش تعیین شده در مکانهای مشخص نمایش داده میشوند. در گام پنجم ناشران اینترنتی میبایست عملکرد تبلیغات موجود در فضاهای خود را ارزیابی نموده و گزارشی از این امر تهیه نمایند و نهایتاً در گام آخر آخرین قسط مبلغ توافق شده با تبلیغ دهندگان میبایست اخذ شود. فرایند کار ناشران اینترنتی در شکل1 نمایش داده شده است.
شرکتهای تبلیغاتی میبایست برای اندازهگیری اثربخشی تبلیغات مکانیزمهای لازم را ایجاد نمایند و به منظور جبران ناچیز بودن کارمزد تبلیغات اینترنتی در جهت افزایش جذب تعداد بیشتری از این تبلیغات برنامهریزی نمایند. متقاعد کردن تبلیغدهندگان به دادن تبلیغ در اینترنت به دلیل هزینههای کم آن در صورت کارایی آن تبلیغ، امر چندان دشواری نخواهد بود. همانطور که در شکل2 دیده میشود این شرکتها جهت موفقیت بیشتر میبایست در گام اول درخواست تبلیغ دهندگان را پردازش نمایند. درخواست تبلیغ دهندگان در این گام میبایست بطور کامل مستــنـد شود. اطلاعـات این درخـواست میتواند شامل این موارد باشد: زمانبندی مورد درخواست جهت نمایش تبلیغات، بودجه در نظر گرفته شده، مشتریان هدف، محتوای تبلیغ و در نهایت سایتهای پیشنهادی.
در گام دوم شرکت تبلیغاتی میبایست پس از تهیه تبلیغ به دنبال فضای مناسب جهت انتشار آن باشد. این فضا میبایست با شرایط اعلام شده از سوی تبلیغ دهنده هماهنگیهای لازم را داشته باشد. در گام سوم قراردادی ما بین شرکت تبلیغاتی و سایت موردنظر جهت نمایش تبلیغ بسته میشود. در گام چهارم، تبلیغ میبایست به فضای در نظر گرفته شده جهت نمایش ارسال شود. برای نمایش تبلیغ ممکن است از روشهای مختلفی استفاده شود. در گام پنجم، شرکت عملکرد تبلیغ مورد نظر را میبایست ارزیابی نموده و طی گزارشی به تبلیغ دهنده نتایج را منعکس نماید. در گام ششم مبلغ توافق شده با تبلیغ دهنده دریافت میشود.
شکل زیر مراحل و وظایف اصلی تبلیغ دهندگان را نشان میدهد. این فرایند 5 فاز زیر را شامل میشود:
در این فاز متخصصین بازاریابی، برنامه تبلیغات را استخراج میکنند که این برنامه مبتنی بر یک استراتژی بازاریابی خوب تبیین شده میباشد. این برنامه هدفگیری محصول و نیز هدفگیری مشتری را مشخص میکند. بر اساس نتایج تحلیلها، بازاریابان برنامهای را تدوین میکنند که در این برنامه نوع رسانه، ناشر، نحوه ارائه، مخاطبین، برنامه ارسال و محتوای تبلیغات مشخص شده است.
در این فاز، طراحان اقدام به طراحی و ساخت تبلیغ مینمایند.
در این فاز، تبلیغ دهندگان سایتهای منتخب را به منظور یافتن فضاهای تبلیغاتی مطلوب جستجو میکنند. سپس به منظور دستیابی به یک توافق با صاحبان سایتها وارد مذاکره میشوند. یکی از نتایج این مذاکرات عقد قرارداد تبلیغاتی است. با انتخاب فضای تبلیغاتی شیوه پرداخت نیز مشخص میشود. در پایان، تبلیغات ایجاد شده جهت نمایش به سایتها ارسال میشوند.
در طول این فاز اطلاعات جمعآوری شده از عملکرد تبلیغات تحلیل شده و برای رسیدگی به مسائل و سنجش میزان تاثیر آنها بر مخاطبین اینترنتی ارزیابی میشوند.
بعد از ارسال (نمایش) تبلیغ، تبلیغ دهندگان بابت تبلیغات ارسال شده (نمایش داده شده) بر اساس قرارداد، مبلغی را به صاحب سایت پرداخت میکنند.
برخی از تنگناها و محدودیتهای اساسی تبلیغات اینترنتی در ایران را تنها با حمایت و خواست نهادهای دولتی میتوان بطور کامل برطرف ساخت. دولت برای برطرف کردن این مشکلات باید ابتدا به تدوین قوانین و مقررات مناسب بپردازد تا از این طریق بستر مناسبی برای فعالیتهای تبلیغاتی در محیط اینترنت فراهم آید. ارتقای زیرساختهای مخابراتی و ارتباطی کشور نیز باید در دستور کار دولت قرار گیرد تا زیرساختهای تکنولوژیک لازمه این صنعت در کشور به حد استاندارد جهانی برسد. سامان بخشیدن به زنجیره تجارت الکترونیک و ایجاد مکانیزمهای ایمن برای پرداخت الکترونیک نیز تنها با تلاش و حمایت نهادهای دولتی میسر خواهد بود.
در مقایسه با تبلیغات سنتی، تبلیغ در اینترنت از مزیتهای قابل ملاحظهای برخوردار است. علیرغم این موضوع، تبلیغات اینترنتی هنوز در ایران جایگاه مناسبی به دست نیاورده است. وجود برخی تنگناها و مشکلات در کشور، مانع رشد تبلیغات اینترنتی شده است. نبود قوانین و زیرساختهای لازم، آگاهی کم مدیران شرکتهای تولیدی و خدماتی از مزیتهای تبلیغ در اینترنت، نداشتن دید تجاری در طراحی سایتها و نبود مکانیزمهای مناسب تبلیغاتی از جمله مشکلات تبلیغات اینترنتی در ایران میباشند.
بهبود شرایط موجود مستلزم خواست و تلاش تمام دستاندرکاران این صنعت میباشد. دولت میبایست زیرساختهای لازم را فراهم نماید. ایجاد مکانیزمهای پرداخت الکترونیک مانند بانکداری الکترونیک و پول الکترونیک از اقدامات اساسی و مهمی هستند که دولت میبایست در دستور کار خود قرار دهد. همچنین تدوین قوانین و مقرارات مناسب برای نقل و انتقالات الکترونیک، شناسایی هویت واقعی معاملهکنندگان، ایجاد امنیت در دریافتها و پرداختها از جمله اقدامات اساسی است. ناشران اینترنتی میبایست ضمن اتخاذ مدل کسب و کار مناسب، برای افزایش ترافیک سایت خود تلاش نمایند. شرکتهای تبلیغاتی نیز میباید مکانیزمهای مناسبی را جهت جذب و سنجش اثربخشی تبلیغات ایجاد نمایند. بطور خلاصه تنها با تدوین قوانین روشن، طراحی مکانیزمهای مناسب و ایجاد زیرساختهای لازم میتوان به رشد و توسعه تبلیغات اینترنتی در ایران امید داشت.
Fox, Robert. 1999. News Tracks. Communications of the ACM 42(5) 9-10.
Taflinger, Richard F. 1996. A Definition of Advertising. www.wsu.edu:8080/~taflinge/addefine.html.
http://www.oreillynet.com
http://iranscope.ghandchi.com
http://www.isoc.org
http://www.unicode.org
http://www.farsiweb.info
http://www.oreillynet.com
http://iranscope.ghandchi.com
در این مقاله کسب و کار تعریف می شود و اهداف و انواع آن مورد بررسی قرار می گیرند.
نویسندگان مختلف، تعاریف متفاوتی از کسب و کار دارند. در واژه نامهی آکسفورد کسب و کار به معنی خرید و فروش و تجارت آمده است. در واژه نامهی لانگ من کسب و کار به فعالیت پول در آوردن و تجارتی که از آن پول حاصل شود، گفته میشود.
به زبان ساده، کسب و کار عبارت است از حالتی از مشغولیت و به طور عام، شامل فعالیتهایی است که تولید و خرید کالاها و خدمات با هدف فروش آنها را به منظور کسب سود، در بر میگیرد.
بنابراین با توجه به تعاریف یاد شده می توان دریافت که کسب و کار با خرید و فروش کالاها، تولید کالاها یا عرضه ی خدمات، به منظور به دست آوردن سود، سر و کار دارد.
با توجه به تعاریف کسب و کار، ویژگیهای کسب و کار، عبارتند از:
باور عمومی این است که تنها هدف کسب و کار، به دست آوردن سود اقتصادی است، در حالی که این امر، واقعیت ندارد. آرویک معتقد است همان طور که انسان تنها با هدف خوردن زندگی نمیکند، تنها هدف کسب و کار هم، کسب سود نیست. بنابراین، کسب و کارها هم دارای اهداف اقتصادی اند و هم اهداف اجتماعیاند.
به هر نوع فعالیت اقتصادی در محل سکونت شخصی که با استفاده از امکانات و وسایل منزل راه اندازی شود کسب و کار خانگی میگویند.
امروزه کسب و کارهای خانگی از بخشهای حیاتی و ضروری فعالیتهای اقتصادی کشورهای پیشرفته محسوب میشوند. کسب و کار خانگی از نظر ایجاد شغل ، نوآوری در عرضه محصول یا خدمات ، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور میشوند. همچنین برای جوانان ، کسب و کارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راه اندازی کسب و کار شخصی است، زیرا راه اندازی آن در مقایسه با دیگر انواع کسب و کار ساده و آسان است. به عنوان نمونه شما میتوانید با یک دستگاه رایانه و یک خط تلفن ، یک کسب و کار اینترنتی راه بیندازید و کارها و خدمات مختلفی را به مردم عرضه و ازاین راه برای خود درآمد کسب کنید.
کسب و کارهای خانگی در ایران سابقه دیرینه دارند. بسیاری از صنایع دستی که امروزه هم وجود دارند، در منازل و محل سکونت افراد تولید میشده اند. بطور کلی کسب و کار خانگی پدیده جدیدی نیست ،بلکه در نتیجه تغییرات و تحولاتی که در فعالیتهای اقتصادی - اجتماعی امروز به وجود آمده به آن توجه بیشتری شده است و این نوع کسب و کارها روز به روز گسترش و توسعه می یابند.
این نوع کسب و کار جدید بوده و با پیدایش کامپیوتر ، اینترنت، و توسعه جامعه خدماتی به عنوان یکی از سریع ترین کسب و کارها از نظر تعداد، سود و حجم در عرصه تجارت جهانی مطرح هستند.
کسب و کار اینترنتی به فروش محصولات یا خدمات در اینترنت گفته می شود. این نوع کسب و کار به سرعت در اقتصاد امروز رشد و پیشرفت کرده است. خرید و فروش اینترنتی به کوچکترین کسب و کارها نیز این امکان و فرصت را می دهد که به مخاطبان خود در سطح جهانی با حداقل هزینه دسترسی پیدا کنند. امروزه بیش از 900 میلیون نفر در سطح دنیا از اینترنت استفاده می کنند. 69 درصد از این جمعیت، در طول 90 روز، دست کم یک خرید از اینترنت داشته اند.
یک سایت اینترنتی، تنها برای فروش محصول یا خدمات به کار نمی رود، بلکه می تواند نقشها و کارکردهای مختلفی داشته باشد. اگر محصول خاص و منحصر به فردی دارید که در دیگر نقاط دنیا وجود ندارد، می توانید با معرفی آن محصول در سایت خود، دیگران را از وجود آن مطلع کنید و از این طریق به اهداف خود دست یابید.
زیبایی اینترنت در این است که مخاطبان آن در سرتاسر دنیا پراکنده اند و این امر می تواند به معنای وجود مشتریان بالقوه برای شما باشد. این نوع بازار، هیچ موقع بسته نمی شود. مشتریان شما می توانند به صورت 24 ساعته به اطلاعات کسب و کارتان دسترسی پیدا کنند. شما نیز می توانید هر چند بار و با هر فاصله ای که بخواهید ، اطلاعات مورد نظرتان را درباره ی فعالیتها و فروشگاهتان در صفحات اینترنت جای دهید. مهمتر از این، شما می توانید کاتالوگی از محصولات و خدماتتان را همراه تصویر و حتی فیلم در صفحات اینترنت قرار دهید. در این صورت، مشتریان بالقوه ی شما می توانند آنها را مشاهده کنند و حتی در هر ساعت از شبانه روز، سفارش خرید دهند.
بسیاری از افراد، کسب و کار اینترنتی (E-Business) را با تجارت الکترونیکی (E-Commerce) اشتباه می گیرند در حالیکه این دو مبحث با یکدیگر متفاوتند. به عبارتی E-Business به مجموعه فعالیتهای مربوط به کسب و کار از جمله مباحث بازاریابی، مالی، خرید و فروش، ارتباط با مشتریان، خدمات پس از فروش، همکاری با سرمایه گذاران و... که از طریق شبکه اینترنت انجام میگیرد اطلاق میشود در حالیکه E-Commerce تنها شامل مسائل مربوط به خرید و فروش از اینترنت می باشد و خود، زیرمجموعه ای از E-Business است.
امروزه، کسب و کارهای اینترنتی بسیار متنوعند. اما به طور کلی آنها را میتوان آنها به 10 گروه عمده تقسیم بندی کرد:
اکنون توسعهی روستایی بیش از گذشته با پدیدهی کارآفرینی سرو کار دارد. مؤسسات و شخصیتهای رواج دهندهی توسعهی روستایی، کارآفرینی را به منزلهی یک مداخلهی راهبردی میدانند که می تواند فرایند توسعهی روستایی را تسریع بخشد اما به نظر میرسد که همگی آنها بر نیاز به گسترش بنگاههای اقتصادی روستایی نیز توافق دارند. آژانسهای توسعه، کارآفرینی روستا را به عنوان یک نیروی اشتغالزای بزرگ، سیاستمداران آن را همچون یک راهبرد کلیدی برای جلوگیری از ناآرامی در مناطق روستایی، و کشاورزان، آن را وسیلهای برای بهبود درآمد خویش میدانند.به این ترتیب، کارآفرینی از نقطه نظر تمام این گروهها به عنوان وسیلهای برای بهبود کیفیت زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی و ابزاری برای تثبیت اقتصاد و محیطی سالم تلقی میگردد. در شرایط وجود یک سمتگیری کارآفرینانه در قبال توسعهی روستایی، این موضوع پذیرفته میگردد که کارآفرینی، یک نیروی مرکزی برای نیل به رشد و توسعه اقتصادی است. بدون آن، دیگر عوامل توسعه به هدر رفته و تلف میشود؛ با این حال، پذیرش این نکته نمیتواند به تنهایی به توسعهی روستایی و پیشبرد فعالیتهای اقتصادی بیانجامد. کارآفرینی در نواحی روستایی در جستجوی ترکیب واحدی از منابع، هم در درون و هم در خارج از فعالیتهای کشاورزی است. مثالهای متنوعی از کاربردهای غیرکشاورزی منابع موجود همچون: گردشگری، آهنگری، درود گری، ریسندگی و مثالهایی از تنوع بخشی به فعالیتهای نه چندان وابسته به کشاورزی در زمینههای منابع آب، اراضی جنگلی، ساختمان، مهارتهای موجود و توانمندیهای محلی وجود دارد که همگی با کارآفرینی روستایی متناسب است. ترکیب کارآفرینانهی این منابع در رشته فعالیتهایی همچون: تسهیلات گردشگری، ورزش و اوقات فراغت، آموزش فنی و حرفهای، خرده فروشی و عمده فروشی، فعالیتهای صنعتی (در سطح مهندسی و استاد کاری)، خدمات مشاورهای، تولیدات با ارزش افزوده بالا همچون گوشت، شیر، فرآوردههای چوبی و سایر فعالیتهای خارج از مزرعه تجلی مییابد.
کارآفرینی روستایی اساساً تفاوتی با کارآفرینی در شهر ندارد جز اینکه باید آن را در فضای روستا تصور نمود. پترین (1994) کارآفرینی روستایی را مجموع سه گزاره ذیل تعریف مینماید:
آنچه در مجموع میتوان برای تعریف مقوله کارآفرینی روستایی بکار برد عبارتست از: «بکارگیری نوآورانه منابع و امکانات روستا در راستای شکار فرصتهای کسب و کار».
این نوع کسب و کارها با توجه به اندازهی کوچک روستاها، در مقیاسی کوچک هستند و اغلب بین 10-20 نفر بوده و با توجه به غالب بودن فعالیتهای کشاورزی و کارگاهی از کارایی خاصی برخوردارند. با توجه به تغییرات عصر کنونی و ورود به جامعهی اطلاعاتی، کسب و کارهای روستایی نیز در نوع دچار تغییر و تحول شدهاند و انواع کسب وکارهای خدماتی، تولیدی، صنعتی و فناوری اطلاعات در آن دیده میشود.
کسب و کار خانوادگی یک نوع کسب و کار است که صاحبان آن با هم خویشاوند و فامیل باشند. به عبارت دیگر به کسب و کارهایی گفته می شود که افراد یک خانواده و خویشاوندان اقدام به تشکیل کسب و کاری می نمایند. این نوع کسب و کار ها را می توان در بسیاری از کشورها همچون ایتالیا مشاهده نمود.
اغلب میان دو واژه «خانواده» و «کسب و کار» نوعی تضاد و دوگانگی وجود دارد، در حالی که این مفاهیم به عنوان دو زیر سیستم از یک ابر سیستم به نام اجتماع و جامعه هستند که در اثر ارتباطات و تاُثیرات متقابلی که بر روی یکدیگر می گذارند تشکیل یک نظام کلی تر را به نام "کسب و کار خانوادگی" (فامیلی) می دهند. برخی دیگر نیز برای تعریف این مفهوم به مباحثی چون بینش و هدف یک شرکت و یا یک کسب وکار خاص اتکا نموده اند و به موضوع از این منظر نگریسته اند. نهایتاً اینکه تئوری مشهور مبتنی بر منابع (RBV) بدین منظور یک شرکت و یا کسب و کار خاص را بر اساس دسته بندی منابع موجود آن (دانش ، مواد ، سرمایه ، نیروی انسانی و ...) تعریف و تقسیم بندی می نماید.
به هرحال تعاریف و تقسیم بندی های زیادی برای کسب و کار خانوادگی ارائه شده است. برای تعریفی دقیق و روشن از این مفهوم می توان با دو دید و تقسیم بندی کلی و جزئی به موضوع نگاه کرد. از دید کلی می توان یک کسب وکار یا شرکت خانوادگی را بدین گونه تعریف نمود: شرکت ها، مؤسسات و کسب و کارهایی که بوسیله ارتباطات و تعاملات خانوادگی و افراد خانواده تحت تاًثیر قرار می گیرند. از دید جزئی تر تعاریف زیر را می توان برای یک کسب و کار خانوادگی برشمرد: کسب و کاری که متعلق به افراد یک خانواده می باشد و توسط افراد فامیل و غیرفامیل اداره می شود.
همانطور که مشخص است یک کسب و کار خانوادگی گاهی می تواند فراتر از یک شرکت خانوادگی باشد. و گاهاً نیز فقط در قالب یک شرکت خانوادگی باشد. البته در تعریف این نوع کسب و کار سه عامل مهم مطرح می باشد: خانواده ، مالکیت و مدیریت. آنچه که از یافته های تمام تحقیقات بر می آید این است که همگرایی عامل خانواده و تنها یکی از دو عامل مالکیت و مدیریت (خانواده و مالکیت یک کسب و کار ، یا خانواده و مدیریت یک کسب وکار) می تواند به تعریف یک کسب و کار خانوادگی بسنده کند.
به دلیل اهمیت بسیار زیاد شرکت ها و کسب و کارهای خانوادگی در رشد و توسعه اقتصادی و همچنین اشتغال زایی و رفع بیکاری ، بسیاری از کشورهای جهان نسبت به این مسئله و کارآفرینی از طریق ایجاد اینگونه شرکت ها روی آورده و برنامه ریزی های بسیار دقیق و هدفداری را در این زمینه انجام می دهند.
مطابق انتشارات آکادمی بین المللی تحقیقات شرکت های خانوادگی (IFERA) در دسامبر 2003 ، سهم شرکت های خانوادگی از کل شرکت های موجود ، در اروپا حدود 60 – 93 درصد ، در ایالات متحده حدود 95 درصد و در آمریکای مرکزی و جنوبی حدود 65 درصد می باشد. همچنین نزدیک به 35 درصد از 500 شرکت بزرگ آمریکایی از نوع شرکت های خانوادگی می باشد. شرکت های بزرگی نیز در سطح دنیا مانند شرکت هایHermés , Danone , Michelin , Peugeot , Henkel , BMW , Dr. Oetker , Beretta Barilla , Johnson & Johnson , Kelloggs , Mars , IKEA , Tetra Pak از نوع شرکت های خانوادگی می باشند. همچنین شرکت بزرگ Hoshi که در قرن ششم در ژاپن تاُسیس گردید نیز شرکتی خانوادگی می باشد. درصد شرکت های خانوادگی از کل شرکت های موجود در برخی از کشورهای بدین شرح است: ایالات متحده 95 ؛ ایتالیا 93؛ فنلاند 80؛ یونان 80؛ قبرس 80؛ سوئد 79؛ اسپانیا 75؛ هلند 74؛ پرتغال 70؛ بلژیک 70؛ انگلستان 70؛ آلمان 60؛ فرانسه 60؛ استرالیا 75
با توجه به آمار و اطلاعات فوق مشاهده می شود که کسب و کارهای خانوادگی از مهمترین اولویت های کشورهای مختلف برای اشتغال زایی و کارآفرینی محسوب می شوند. سیاستمداران و دولتمردان در کشورهای مختلف قوانین و مقرراتی وضع نموده اند که ضمن فراهم آوردن تسهیلات و امکاناتی در جهت راه اندازی ، رشد و توسعه کسب و کارهای خانوادگی ، موانع و مشکلات پیش روی مؤسسان این گونه کسب وکارها را نیز حداقل نموده است. افزایش سرمایه گذاری و تشویق سرمایه گذاران برای انتقال سرمایه ها به سمت این گونه شرکت ها نیز از دیگر برنامه های اقتصادی دولت ها می باشد.
برای اینکه یک کسب و کار خانوادگی رشد نماید و برای نسل های بعدی نیز بقا داشته باشد بایستی یک برنامه ریزی دقیق و اصولی برای کسب وکار از سوی مالکان و مدیران کسب و کار انجام گیرد. علاوه بر این به دلیل اهمیت روزافزون این نوع کسب و کار هم برای جوامع و برای اقتصاد ملت ها حمایت هایی نیز بایست از سوی دولت ها در این راستا انجام شود. ترکیب چندین عامل برای توضیح و تشریح موفقیت، رشد و بقای کسب و کارهای خانوادگی لازم است از آن جمله می توان به مواردی مانند فرهنگ خانواده ، شخصیت و خصوصیات هرکدام از اعضای خانواده ، عوامل محیطی و اجتماعی ، نوع کسب و کار ، خصوصیات کارآفرین (بنیانگذار) کسب وکار و بسیاری موارد دیگر اشاره نمود. در شکل زیر ترکیبی از عوامل فوق مشاهده می شود.
به منظور تحلیل آماری و با قاعده در خصوص کسب و کار کوچک ، باید گفت که این مقوله دارای قوانین اجرایی تجاری است. هر صنعتی بر اساس درآمد و میزان استخدام سالانه ، اندازه استانداردی را برای خود تعریف میکند. در بیشتر موارد این تعریف به واسطه نمایندگیهای دولتی تعریف میشود تا تحت قوانین تغییرپذیر دولتی تحلیل هایی را صورت دهند. به علاوه ، این استانداردها برای برنامههایی که در خصوص کمک بهبود به امور مالی است کارا میباشد. کسب و کار کوچک بصورت مستقل است و هر شرکتی با کمتر از 500 پرسنل در این حیطه قرار میگیرد. این اندازه مرسومترین استاندارد تعریف شده است. در آمریکا حدود 5/22 میلیون کسب و کار مستقل از کشاورزی و زراعت وجود دارد که 99 درصد آن کسب و کار کوچک(Small Business) به حساب میآیند.
شامل فعالیت هایی است که برای انتقال کالاها و خدمات از مکان تولید به محل مصرف، ضروری اند. بنابراین، خرید و فروش کالاها و خدمات و تمام فعالیتهایی را که انجام معادله را تسهیل می کنند(انبارداری، درجه بندی، بسته بندی، تامین مالی و...)شامل می شوند. کسب و کار خدماتی، کسب و کار تجارتی را نیز شامل می شود و به انجام آن کمک می کند. وظیفه ی اساسی کسب و کار خدماتی، برداشتن موانع فردی، مکانی، زمانی، مبادلاتی، دانشی و غیره است و جریان آزاد کالاها و خدمات از تولید کننده به مصرف کننده را فراهم می سازد.
در واقع، تجارت شاخه ای از کسب و کار خدماتی است. به تعبیری، وضعیت نهایی فعالیت کسب و کار، شامل خرید و فروش کالاها و خدمات است. کسب و کارهای تجاری را بر اساس اندازه و میزان پوشش، به دو دسته ی اصلی تقسیم می کننند:
این مقاله به نگرش و فنون برخورد با مشتری میپردازد و نکات سودمندی برای کسب و کارهای کوچک ارائه میکند.
این مقاله با عنوان «چگونه فروشنده موفقی شویم؟» در منبع مذکور منتشر شده است.
کسب و کارهای کوچک معمولاً با مشکلات زیادی روبه رو میشوند. برای مثال، شخصی که کار دو، سه یا چهار نفر را به تنهایی انجام میدهد، مسلم است که در کارش با مشکلات زیادی روبه رو میشود چرا که همزمان باید مشتریان را ملاقات کند، محصولاتش را بفروشد و در سمینارهای مختلف شرکت کند. جرالد کین درباره انجام دادن تجارت یک نفره به شوخی میگوید: «آقا بالاسر خود بودن خوب است، چرا که هم میتوانید فقط نصف روز کار کنید و یا در روز دوازده ساعت سر کار باشید».
نکتهای که باید تمام کاسبان و تاجران به آن توجه کنند این است که باید در زمان بسیار محدودی کارها و وظایف بسیاری انجام دهند و البته باید از حداقل کار بهترین نتیجه لازم را بگیرند یعنی کارشان باید بیشترین بهره داشته باشد. اما برای اینکه از کمترین زمان بهترین استفاده را برد چه باید کرد؟
اگر شما دوست دارید که برنامهها و کارهایتان را به سریعترین و بهترین نحو انجام دهید بهتر است که به نکاتی که در این مقاله به آن اشاره میشود خوب توجه کنید و آنها را در رأس کارهایتان قرار دهید. البته برای اینکه خواندن این مقاله خسته کننده نباشد این نکات به صورت پرسش و پاسخ آمده است و فایده دیگر آن این است که به خاطر سپردن نکات آسانتر میشود.
نکته مهمی که باید به ذهن بسپارید این است که قوانین و مقررات نامرئی در جهان وجود دارند. حتی اگر شخصی با ذهنیت متافیزیکی نباشید، میتوانید ببینید که نیروهای نامرئی بسیاری در زندگیهای ما وجود دارد. الکتریسیته، نور، گرما و غیره. یک بذر را در نظر بگیرید: به محض آنکه در دل خاک کاشته میشود، نیروهای نامرئی دست به کار میشوند و آن را به یک گیاه، درخت یا بوته تبدیل میکنند. تمام این نیازها چیزهای بسیار اساسی هستند که به بذر کمک میکند که قسمتهای دیگری به آن اضافه شود و باصطلاح رشد و نمو کند. اما بیشتر مردم فکر میکنند که چنین نیروهایی به چیزهای مرئی و مشهودی که میتوانیم در زندگی روزانه خود ببینیم، تعلق ندارد.
آیا شما احساس کردهاید که در طول یک روز همه چیز بر وفق مرادتان پیش میرود و باصطلاح کارهایتان روی غلتک افتاده است؟ در این مواقع چه فکر کردهاید؟ آیا دوست داشته اید که تلاش اضافی که به نتایج عادی بزرگتر میانجامد، انجام دهید؟ چه چیزی آن روز را متفاوتتر از روزهای دیگر کرده است؟ نیروهای نامرئی که به نفع خود تحت کنترل درآوردهاید. آیا تاکنون با کسی ملاقات کردهاید که شما را سخت تحت تأثیر خود قرار داده باشد، به اصطلاح شما را جادو کرده باشد؟ آیا به نظرتان او یک آدم جذاب بود؟ البته منظورم زیبایی و جذابیت فیزیکی نیست بلکه انرژی اوست. راز این دسته افراد این است که این افراد موفق یاد گرفتهاند که چگونه چهار قدرت نامرئی خود را کنترل و هدایت کنند.
چهار قدرت نامرئی عبارتند از:
روش و رفتار مثبت باعث خلق مثبت میشود. من از ساده طبعی و یا تأییدات بیفایده سخن نمیگویم، بلکه عقیده دارم که احساس و برداشت من از جهان مردم، وقایع و اتفاقات و باورها و رفتارهای مناسب با آن را برایم به ارمغان میآورد. آنچه که زندگیم را تغییر میدهد نوع نگاه و نگرش من به اشیاء و افراد و در کل، جهان است.
یک فکر مثبت نتیجه مثبت به همراه دارد. با نگاه کردن به گلها، گیاهان و درختان و دیگر چیزها این احساس را در خود به وجود آوریم که برای رشد آنها نیروهای نامرئی دستاندرکارند. اما علفهای هرز از کجا میآیند؟ از بذرها. نتایج احساسات خود از کجا نشأت میگیرند؟ بذرهای افکار، باور و رفتارها. در ذهن شما چه چیزی کاشته شده است؟ زندگی همیشه ما را با چالشها و مشکلات زیادی روبه رو میسازد.
از این رو مهم است که این نظریه را به خاطر بسپاریم: یک شخص بدبین هر فرصت و شانس را یک مشکل میبیند و یک شخص خوشبین مشکلات را یک فرصت میداند.خود من چه از نظر شخصی و چه از نظر شغلی به این نتیجه رسیدهام که داشتن ذهنیت مثبت باعث افزایش اعتماد به نفس در انسان میشود. شاید اگر این حرف را به دوستانتان بزنید آنها به شما بخندند و بگویند: «این از آن حرفهای متافیزیکی عجیب و غریب است.» اما این مسئله را به خاطر بسپارید که آنها چه موفقیتهایی در زندگیشان کسب کردهاند؟ زندگی افراد مشهور را مطالعه کنید. در زندگی انسانها لحظاتی وجود دارد که باید به آن نگاهی عمیقی انداخت. خود من متوجه شدهام که عامل مهم موفقیت شغلیام دیدگاه و نگاه مثبتی بوده است که به کارم داشتهام.
اگر به نتایج بهتری در زندگی شخصی و شغلی خود نیاز دارید، دو چیز است که باید به آنها بیشتر از هر چیز دیگر توجه کنید:
تغییرات کوچک میتواند نتایج بزرگی به همراه داشته باشد. سعی کنید که دستورات بالا را به مدت چند هفته به کار گیرید.
این مقاله به اختصار به ماتسوشیتا و رمز موفقیت او میپردازد. ویژگی مدیریتی ماتسوشیتا، اصول اعتقادی ماتسوشیتا و دیدگاه فلسفی ماتسوشیتا از جمله بخشهای این مقاله است.
با بررسی جامعهشناسانه ژاپن سده گذشته، عواملی همچون رشد سریع مدرنیزاسیون درجوامع غربی و سرایت آن به جوامع سنتی، عدم وجود منابع زیرزمینی و محدودیتهای منابع روزمینی، تغییر و تحولات سیاسی در عرصههای بین المللی، ازدیاد جمعیت و ویژگیهای فردی ژاپنیها (سخت کوشی وتلاش) در سایه فرهنگ ژاپنی، را میتوان از دلایل اصلی رشد سریع و شکوفایی اقتصادی و پیشرفت تکنولوژی این کشور قلمداد کرد. به طور کلی اگر بپذیریم محور توسعه، توسعه انسانی است در زمان کنونی مردم ژاپن با جمعیتی برابر 2? جمعیت کل جهان، دو سوم از مرغوبترین کالاهای دنیا را به مصرف می رسانند، از انصاف به دور است که نقش کارآفرینان و انسانهایی که که تنها با اتکا به قابلیتهای خویش، تأثیر بسزایی در رشد و شکوفایی این کشور داشتند را فراموش کنیم. انسانهایی همچون هوندا، اکیوموریتا (رئیس شرکت سونی)، کونوسوکی ماتسوشیتا. ولی دراین بین، جایگاه ماتسوشیتا از جهاتی از دیگران متمایز است.
میراث ماتسوشیتا بسیار گران است. پس از جنگ جهانی دوم، او یکی از چهرههای اصلی در هدایت معجزه اقتصادی ژاپن بود. شرکتی برپاکرد و میلیاردها نفر را صاحب لوازم خانگی و لوازم برقی مصرفی با نام پاناسونیک و نشانههای دیگر کرد. پیش از مرگش، کمتر سازمانی روی کره خاکی مشتریانی بیشتر از او داشت، هنگامی که درسال 1989 درگذشت، در مراسم خاکسپاری او بیش از هزار تن گرد آمدند. در تلگرام تسلیت رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا به خانواده وی از او به عنوان «الهام بخش برای مردم سراسر جهان» نام برده است.
زندگی ماتسوشیتا پر از فراز و نشیب بود. کثرت این فراز و نشیبهاست که او را از دیگران متمایز میکند. فرازها و کامیابیهایی که تنها یکی از آنها کافی است تا هر انسان معمولی را دچار غرور کند و موانع رشد و پیشرفت او گردد. نشیبها و شکستهایی که تنها یکی از آنها در تمام زندگی میتواند انسان را از حرکت باز دارد. نه لذت کامیابیها و نه مشقت شکستها هیچکدام نتوانست ماتسوشیتا را از آنچه که در ذهن خود پرورانده بود، باز دارد، این است رمز موفقیت این مرد بزرگ.
ماتسوشیتا علت موفقیت خود را چنین توصیف میکند: «کلید کامیابی در پدید آوردن محصول، داشتن درجه دکترا، یا داشتن بودجه کلان در واحد پژوهش و گسترش نبود. بلکه در تلاش، زحمت کشیدن و عرق ریختن کارکنان شرکت بود». وی رویکردی جدید و متفاوت از زمان خود به کارکنان خود داشت. از نظر وی، سرمایههای یک سازمان، کارکنان آن هستند. توجه به «خرد گروهی»، «نظام بخشی»، «تعیین مأموریت سازمان»، از شیوههای مدیریتی وی به شمار میآیند؛ شیوههایی که پس از گذشت چندین دهه از پیادهسازی آنها توسط ماتسوشیتا، در سازمانهای کنونی مطرح میگردند.
با توجه به نحوه زندگی و عملکرد ماتسوشیتا، وی علاوه بر خصوصیاتی همچون خلاقیت، خطر پذیری، تلاش، فروتنی که ویژگی مشترک کارآفرینان دیگر نیز میباشد، دارای ویژگی فوقالعادهای بود که میتوان آن را رمز موفقیت وی نامید و آن هم «ظرفیت بالا برای برانگیختن دیگران است».
این مقاله مفاهیم و مبانی کارآفرینی را شرح میدهد. شرح موضوع کارآفرینی و فرد کارآفرین، عوامل کلیدی کارآفرینی، ویژگیهای کارآفرینان، مزایا و منافع کارآفرینی، نقش کارآفرینی در اشتغال، آموزش کارآفرینی، کارآفرینی در ایران و تجارب چند کشور در جهان در خصوص کارآفرینی و راهکارهای ترویج کارآفرینی مباحث این مقاله را تشکیل میدهند.
نخستین گام جهت شناخت و تبیین درست هر مفهوم یا پدیده، ارائه تعریف روشنی از آن است. کارآفرینی مانند سایر واژههای مطرح در علوم انسانی هنگامی قابل تحلیل و تبیین است که بتوان تعاریف روشن و مشخصی از آن ارائه کرد. در مورد کارآفرینی تعریف واحدی وجود ندارد و از ابتدای طرح آن در محافل علمی، تعاریف متفاوتی از دیدگاههای گوناگون برای آن بیان گردیده است. اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشاء تحولات بزرگی در زمینههای تولیدی و خدماتی شدهاند که از آنها به عنوان قهرمانان ملی یاد میشود. طی سالهای 1960 – 1980 در هندوستان، تنها 500 مؤسسه کارآفرینی شروع به کار کردهاند، و حتی شرکتهای بزرگ جهانی برای حل مشکلات خود به کارآفرینان روی آوردهاند. در واقع چرخهای توسعه اقتصادی همواره با توسعه کارآفرینی به حرکت در میآیند. در ایالات متحده هر سال بیش از یک میلیون فعالیت تجاری جدید شروع به کار میکند. این در حالی است که در ایران حتی یک مؤسسه کارآفرینی در دهههای اخیر نداشتهایم. از سوی دیگر تغییر فراگیر روشها و نگرشها طی دو دهه اخیر، توجه بسیاری را به آموزش و پرورش و نیز جذب و به کارگیری مدیران کارآفرین سوق داده است. بنابراین از ابتدای دهه 60 توجه بیشتری به کارآفرینان مبذول شد. توجه به کارآفرینی و ایجاد و توسعه آن علیرغم وجود بعضی انگیزههای مشخص گام مثبتی در جهت ایجاد فضای مناسب جهت توسعه، افزایش منابع ملی، کاهش نرخ بیکاری، تعادل ساختاری و توسعه در شهرها و روستاها خواهد بود.
واژه کارآفرین از کلمهEntrepreneur (به معنای متعهد شدن) مشتق شده که در اصل از زبان فرانسه به دیگر زبانها راه یافته است. انگلیسیها سه اصطلاح با نامهای ماجراجو، متعهد و کارفرما را در مورد کارآفرین به کار میبردند. از نظر آنها، کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند.
در واقع کارآفرین کسی است که نوآوری خاص داشته باشد. این نوآوری میتواند در ارائه یک محصول جدید، ارائه یک خدمت جدید، در طراحی یک فرآیند نوین و یا نوآوری در رضایت مشتری و... باشد.
کارآفرینان در واقع به تغییر به عنوان مقوله تعیین کننده مینگرند، آنها ارزشها را تغییر میدهند و ماهیت آنها را دچار تحول میکنند. آنان برای تحقق این ایده، قدرت ریسکپذیری خود را به کار میگیرند. به درستی تصمیمگیری میکنند و از این رو هر کس به درستی اتخاذ تصمیم نماید به نوعی کارآفرین تلقی میشود.
از نظر «شومیتر» کارآفرین نیروی محرکه و موتور توسعه اقتصادی است. وی مشخصه کارآفرین را نوآوری میداند. همچنین «جفری تیمونز» معتقد است که کارآفرین فردی است که باعث خلق بینشی ارزشمند از هیچ میشود.
فرآیندی که بتواند با استفاده از خلاقیت، چیز نویی را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری همراهان بوجود آورد کارآفرینی گویند. کارآفرینی فقط فردی نیست. سازمانی هم میتواند باشد حتی شرکتهای بزرگ اعم از دولتی و خصوصی هم میتوانند به کارآفرینی دست زنند. امروزه حتی صحبت از دولت کارآفرین به میان آمده است.
به عقیده «ارتورکول» کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است. «روبرت نشتات» کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تأسیس یک کسب و کار میداند. از نظر «پیتر دراکر» کارآفرینی یک رفتار میباشد و در واقع بکاربردن مفاهیم و تکنیکهای مدیریتی، استانداردسازی محصول، بنا نهادن کار بر پایه آموزش میباشد.
شش عامل کلیدی در مورد کارآفرینی وجود دارد که عبارتند از:
تا به حال ویژگی زیادی در خصوص کارآفرینان بیان شده است. همه کارآفرینان در صفات فردی یکسان نیستند اما ویژگیهای عمومی در آنها وجود دارد که عبارتند از:
بنابر منافع مذکور، امروزه در تمام سرمایهگذاریهای دنیا سعی بر این است که مغزهای متفکر صنعتی را شناسایی و جذب کنند به دلیل اینکه دنیای امروز، جهان علم و تکنولوژی است و ارزش اصلی تولید در مغز انسانها نهفته است.
زمانی که کارآفرینان یک شغل جدید را شروع میکنند بالطبع حداقل به یک یا چند نیروی استخدامی نیاز دارند تا کارهای خود را سامان بخشند. کارآفرینان به علت قابلیت اشتغالزایی که دارند، به کاهش نرخ بیکاری که از اهداف کلان اقتصادی، اجتماعی، دولتها است کمک میکنند. بنابراین، کارآفرینی میتواند زمینهساز اشتغال نیروی کار باشد و نوآوری که در یک فعالیت اقتصادی توسط خود فرد ایجاد میشود منجر به ایجاد اشتغال در جامعه میشود. بر اساس آخرین نظرسنجی که تحت عنوان فرهنگ کار و نگاه ایرانیان در آن انجام شده است فقط 42 درصد از جمعیت ایران خواهان شغلهای ثابت اداری و یا در چارچوب شغلهای وظیفهگرایی هستند. این در حالی است که در سال2000 بیش از62 درصد از جمعیت دنیا اظهار داشتند که میخواهند دارای شغل مستقل (فعالیت خوداشتغالی) باشند، 34 درصد از کل جمعیت بالا آماده پذیرش ریسک به منظور دستیابی به رضایت شغلی متکی بر فعالیتهای فردی تأکید داشتند. امروزه روحیه کارآفرینی به شدت در میان جمعیت جوان ایران در حال گسترش است. از طرفی با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی کشور در حال حاضر، توجه به کارآفرینی بیش از پیش حائز اهمیت شده است. با عنایت به اعمال سیاست کاهش تصدیگری دولت و همچنین محدودیتهای سرمایهگذاری در بخش خصوصی، سوقدهی جوانان و زنان جویای کار به سمت مشاغل کارآفرینی و خوداشتغالی ضرورت مییابد. مملکتی که یکی از آغاز کنندگان تمدن بشری بوده احتیاج به جوانانی دارد که کانونهای تولید و اشتغال را در جامعه تشکیل دهند.
پژوهشها نشان میدهد که مهمترین عامل مؤثر در حرکت کارآفرینی از قوه به فعل، بروز روحیه کارآفرینی در افراد از طریق آموزش میباشد. سازمان بینالمللی کار (ILO) به منظور ارتقاء کارآفرینی مدیران صنایع کوچک، برنامههای آموزشی و مشاورهای با عنوان SIYB در کشورهای مختلف بوجود آورده است. این برنامهها که عملکرد مؤسسات کوچک اقتصادی را بهبود میبخشد برحسب توانایی مدیران صنایع کوچک و نوع فعالیت طراحی شدهاند. قابل توجه است که با طی دوره SIYB، 90 درصد شرکتکنندگان با اصول اولیه کسب و کار آشنا شدهاند و 50 درصد از کارآفرینان مهارتهای خاص مدیریتی را فرا گرفتهاند. در حال حاضر ILO در 70 کشور دنیا برنامه SIYB را که هدف آن رشد کارآفرینی در صنایع کوچک است به اجرا آورده است.
طی یک دهه از اجرای برنامه SIYB توسط ILO در کشورهای مختلف جهان، بیش از صد هزار کارآفرین تحت آموزش قرار گرفتهاند. با استفاده از الگوی SIYB و تجارب ارزندهای که از اجرای آن بدست آمده و با توجه به شرایط اقتصاد ایران، چارچوبی برای تشکیل دورههای آموزشی کارآفرینی در ایران در قالب طرح «ستاد آموزش کارآْفرینی ایران» (SAKA) طراحی و ارائه شده است. همچنین مؤسسه کار و تأمین اجتماعی با استفاده از منابع بینالمللی کار (ILO)، طرح آموزش کارآفرینی را در سال 1367 ارائه نمود و همزمان با تدوین نظام جدید آموزشی، در سال 1368 «کارآفرینی» را به عنوان یکی از دروس رشته کار و دانش پیشنهاد کرد. در طرح آموزش کارآفرینی تأکید شده است که «آموزش برای ایجاد اشتغال با مزد» دیگر تنها راه حل مقابله با مشکل فزاینده بیکاری نبوده و قلمرو آموزش از فرهنگ «برای دیگران کار کردن» فراتر رفته است.
وزارت کار و امور اجتماعی نیز در راستای وظایف و اهداف خود، به کارآفرینی به عنوان یک راهکار مؤثر در ایجاد اشتغال نگریسته و در این زمینه اقداماتی به عمل آورده است. از جمله اهم این اقدامات میتوان به برگزاری جشنواره اشتغال و کارآفرینی در مهر ماه سال 1383 اشاره کرد. این جشنواره که در تاریخ 14 و 15 مهر ماه سال 1383 در مجموعه فرهنگی ورزشی وزارت متبوع با همکاری سازمان همیاری اشتغال فارغالتحصیلان برگزار شد، اهداف زیر را دنبال میکرد:
این جشنواره دارای برنامههای آموزشی و ترویجی نیز بود از جمله سه کارگاه آموزشی در زمینههای:
همچنین جلسات و نشستهای تخصصی در زمینههای اخلاق و فرهنگ کار، مشاوره شغلی، حقوق و قوانین کار و ... نیز برگزار شد.
اولین کشوری که ترویج فرهنگ کارآفرینی را از سطح دبیرستان شروع کرد ژاپن بود. اولین مؤسسه در توکیو در سال 1956 میلادی آغاز به کار کرد. در سال 1958 سازمان آموزش و پرورش ژاپن طرحی را برای اشاعه فرهنگ کارآفرینی تحت عنوان سربازان فداکار اقتصادی ژاپن، پیاده و اجرا کرد. براساس این طرح از افراد از سطح دبیرستانها به مسئله کارآفرینی پرداخته و آموزش دیدند که در حین تحصیل چگونه کار کنند و به دنبال کسب سود باشند و چگونه کشورشان را از وابستگی صنعتی رهایی دهند. به تدریج مسئله کارآفرینی در ژاپن به سطح دانشگاهها هم کشیده شد. اکنون در ژاپن بیش از 250 مؤسسه بزرگ کارآفرینی وجود دارد.
بین سالهای 1970 تا 1992 میلادی بیش از 96 درصد نوآوری صنعتی که توانست موقعیت ژاپن را در اقتصاد جهانی به یک موقعیت برتر تبدیل کند توسط کارآفرینان صورت گرفت. البته ناگفته نماند حمایتهای دولت هم در این زمینه نقش مهمی داشته است.
در انگلستان، دولت به دانشگاهها جهت آموزش و کارآفرینی یارانههایی میپردازد. در هلند، برای پرسنل SMEها آموزشهای حرفهای گذاشته شد به طوری که در سال 1998، 32 درصد از SMEها درگیر آموزش حرفهای بودهاند. همچنین در ایتالیا، 855 دوره کسب و کار برای 10000 نفر شرکت کننده در بیش از 20 دانشگاه ارائه شده است.
با ضرورت روزافزون نیاز به افراد کارآفرین در جامعه ما به ویژه بعد از انقلاب و دوران سازندگی که با رشد صنعت مواجه هستیم باید تمامی ارگانها با همکاری هم در این زمینه قدم بردارند و هر کدام نقشی را بر عهده گیرند و نقش دولت در این میان از همه مهمتر است. از جمله:
آموزش کارآفرینی در ایران، بهزاد لامعی، صفحات 135، 134، 133
در این مقاله به بحث پیرامون تعریف تغییر سازمانی و چگونگی مدیریت و رهبری آن میپردازیم، در هر سازمانی تواناییهای بلقوهای وجود دارد که می توان به نحو مطلوبی از آنها در جهت تغییر و ارتقای عملکرد سازمانی بهره برد. موفقیت هر تغییر تا حدود زیادی به مهارتهای مدیریتی کارگزاران تغییر بستگی دارد که فرایندهای تغییر را تسهیل و حمایت میکنند، در ادامه به مراحل و استراتژیهای مدیریتی تغییر و چگونگی برخورد با مقاومت در برابر تغییر خواهیم پرداخت.
در حال حاضر با پیشرفت سریع علم و فن آوری و پیچیده شدن اوضاع سیاسی و محیط اجتماعی لزوم ایجاد و مدیریت تغییر سازمانی اهمیّت ویژه ای یافته است. چنین روند رو به رشد در لزوم تغییر سازمانی نیاز به دانش ومهارت کافی برای بهبود و تکامل سازمانی را تشویق می نماید. مدیران با کسب دانش مانند آگاهی از نظریههای حوزه کسب و کار خود، یادگیری استفاده از فناوریهای نو، توانمندسازی خود در تطبیق و اقتباس مهارتها و استراتژیها و پذیرا بودن تفکر خلاق میتوانند به رهبران تغییر تبدیل شوند. رهبران تغییر از تواناییهای خود و افراد پیرامون خود به خوبی استفاده میکنند. در این مقاله سعی شده است تا با تلفیق جدیدترین عقاید و دیدگاهها در زمینه تغییر سازمانی، الگوی مفید و جامعی را برای بهبود و توسعه سازمانی ارائه نماید.
در ابتدا لازم است واژ? «تغییر» را بشناسیم. تغییر به طور کلی انتقال از وضعیت موجود به وضعیتی دیگر خواه خوشایند و یا ناخوشایند می باشد. پس تغییرات ممکن است مثبت و مطلوب و یا منفی و نامطلوب باشند.
به طور کلی تغییرات به دو شکل کلی به وجود میآیند:
این دسته از تغییرات، تلاشی هدفمند و سنجیده می باشند که توسط مدیران و بنا به نیاز سازمان در جهت ارتقای سطح عملکرد سازمانی به عمل می آیند. هدف از این تلاش تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب می باشد. تفاوت موجود بین این دو وضعیت نشاندهنده وجود مسئله و مشکلی است که باید حل شود و یا فرصت و موقعیتی است که باید از آن بهره برداری نمود. تغییرات برنامهریزیشده عمدتاً منشاء درون سازمانی دارند. بعضی تغییرات برنامه ریزی شده ممکن است به عنوان تغییرات بنیادی (Radical) توصیف شوند. اینها تغییراتی هستند که منجر به بازسازی گستر? سازمان و اجزای آن می شوند. این تغییرات اغلب در پی وقایع مهمی مانند انتصاب مدیر جدید اجرایی، تغییر مالکیت و جابجایی محل جغرافیایی سازمان ایجاد می شوند. گاهی اوقات حتی حیات و بقای سازمان به وقوع این تغییرات بنیادی وابسته می شود.
شکل رایجتری از تغییر برنامه ریزی شده سازمان تغییر افزایشی می باشد. این تغییر از نظر بنیادی اثر کمتری دارد و بیشتر در جهت تکامل طبیعی سازمان می باشد. به عنوان مثال معرفی محصولات، فن آوری و سیستم های جدید را می توان نام برد. در این مقاله عمدتاً تغییرات برنامهریزی شده مورد توجه قرار گرفتهاند .
همانطور که می دانیم سازمان و محیط خارج سازمانی بطور پیوسته در حال تغییر میباشند. گاهی این تغییرات بدون برنامه ریزی قبلی و بصورت خودبخودی به وجود میآیند که عمدتاً منشاء برون سازمانی دارند. این تغییرات ممکن است در جهت منافع سازمانی بوده و به عنوان فرصت تلقی شوند اما برخی اوقات برای سازمان مشکلاتی را ایجاد مینمایند، مانند تغییر در عملکرد رقبا، تغییر قوانین و مقررات دولتی، تغییر سیاست کشورها، و بروز تحولات اقتصادی می باشند.
بطور کلی دو عامل اساسی که سازمان ها را وادار به تغییر می کنند عبارتند از:
سازمانها در هر لحظه دارای کسب و کار مشخصی هستند. بسته به شرایط ممکن است این کسب و کار در گذر زمان دچار تغییر و تحول شود. به عنوان مثال، فروش اینترنتی یکی از الگوهای جدید کسب و کار است که فروشگاهها باید به آن نظر داشته باشند. بنابراین تغییراتی که در حوزه کسب و کار یک سازمان رخ میدهد، میتواند سازمان را دچار تغییر نماید.
هر سازمانی در راستای انجام وظایف خود، از فناوریهای مشخصی استفاده میکند که یکی از مهمترین آنها، فناوری اطلاعات و ارتباطات است. یکی از عواملی که بویژه پس از ظهور فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی پیوسته باعث تغییرات سازمانی شده، ظهور فناوریهای جدید است. ظهور یک فناوری باعث میشود سازمان از جنبههای مختلفی تحت فشار قرار بگیرد که از جمله آنها می توان به بکارگیری فن آوری جدید توسط رقبا و کاراتر بودن فن آوری جدید اشاره نمود.
بکارگیری سبک های مدیریت و رهبری در آماده نگاه داشتن و ترغیب کارکنان برای یادگیری و رشد مستمر و قبول تغییر و همچنین ایجاد شرایط و امکانات مناسب جهت انجام تغییرات سازمانی می باشد. رهبران تغییر کسانی هستند که به آینده فکر میکنند، مقصد را میشناسند، اعتماد به نفس برای ایجاد تغییر در خودشان دارند و همچنین برای کمک یا هدایت دیگران در ایجاد تغییر صبر و بردباری به خرج میدهند.
در اینجا لازم است چند نکته جهت موفقیت در زمینه تغییر برنامه ریزی شده، ارائه گردد:
معمولاً مدیران توجه خود را به مجموعه وسیعی از اجزای سازمانی معطوف می دارند. از جمله مهمترین اهداف تغییر سازمانی عبارتند از:
پیش از آغاز فرایند تغییر، باید حداقل چهار ضابطه زیر را تامین نمود:
کرت لوین (Kurt Lewin) روان شناس مشهور، اظهار می دارد که هر تغییر، یک فرایند سه مرحله ای است که شامل خروج از انجماد، تغییر و انجماد مجدد میباشد.
مدیران و کارگزاران تغییر، استراتژیهای گوناگونی را برای اعمال نفوذ بر افراد و جلب حمایت آنها در تلاش برای ایجاد تغییر به کار می برند. رایجترین استراتژیهای تغییر عبارتند از:
مدیرانی که این استراتژی را بکار می گیرند از قدرت واختیار خود برای مجبورکردن زیردستان به پیروی از دستورالعمل های تغییر استفاده میکنند. این حالت میتواند همراه با پیشنهادهایی برای پاداش و یا تهدید به تنبیه باشد. زیردستان با انجام آنچه که مدیر می خواهد، پاسخ می دهند. ولی، آنچه که در اصل آنها را وادار به چنین کاری میکند، بدست آوردن پاداش و گریز از تنبیه است. این گونه پیروی ازدستورات یک کارگزار تغییر، معمولاً موقتی است و تا زمانی ادامه می یابد که اقتدار رهبر آشکار باشد و یا امکان پاداش دادن یا تنبیه کردن وجود داشته باشد. استراتژی فشار واجبار ممکن است برای مرحله خروج از انجماد یک موقعیت تغییر، مناسب باشد ولی نتاج آن معمولاً طولانی مدت نمی باشند.
مدیرانی که این استراتژی را به کار می برند سعی دارند تا از طریق انتقال اطلاعات ویژه، حمایت علمی و یا بحث منطقی، تغییر را به وجود بیاورند. این یک استراتژی مبتنی بر اطلاعات است که سعی دارد افراد را وادار به پذیرش دستور العمل های تغییر کند. در این استراتژی مدیران با توضیح اهمیت موضوع مورد نظر و شرح فواید آن برای کلیه افراد سازمان سعی میکنند همکاری کلیه کارکنان را جلب نمایند. زمانی که این استراتژی موفقیت آمیز باشد، نتیجه آن نسبت به روش فشار واجبار بیشتر دوام خواهد داشت و بیشتر از آن باعث تغییر داخلی میگردد. در این استراتژی مدیران نیاز ویژهای به داشتن مهارتهای ارتباطی دارند.
مدیرانی که این استراتژی را بکار می برند، افراد دیگر را به صورت فعّال و صمیمانه در برنامه ریزی و تصمیمگیری های کلیدی در مورد هر تغییری که بر آنان اثرگذار خواهد بود، مشارکت می دهند. این استراتژی که استراتژی باز آموزی هنجاری1 نیز نامیده می شود، با استفاده از ارزشها و هنجارهای گروهی وفردی واهداف مشترک سعی در جلب همکاری افراد در برنامه ریزی و اجرای تغییرات دارند. به علت مشارکت و درگیری در امور، این استراتژی تعهدی درونی ودراز مدت برای تغییر در افراد ایجاد می کند.
تعریف رسمی مقاومت درمقابل تغییر، هر رفتار یا واکنشی است که نشان دهند?، عدم تمایل شخص به ایجاد یا حمایت تغییر مورد نظر باشد. چنین مقاومتی همیشه بد نیست. در واقع بهترین کارگزاران تغییر، عقیده دارند که مقاومت در مقابل تغییر نوعی بازخور است که می توان از آن برای تسهیل اهداف تغییر استفاده کرد. آنها اظهار میدارند زمانی که افراد در مقابل تغییر مقاومت میکنند از چیز مهمی دفاع میکنند، چیزی که به نظر میرسد با وقوع تغییر مورد تهدید قرار گیرد.
مقاومت در مقابل تغییر اجتناب ناپذیر است. در مدیریت کارآمد یک سلسله دلایل مشترک مقاومت افراد درمقابل تغییر خلاصه شده است ونحو? پاسخ گویی به آنها را پیشنهاد میکند. مدیران وکارگزاران خوب تغییر، این توصیه ها را درک میکنند. آنها مقاومت در مقابل تغییر را پیش بینی میکنند و بر ای به حداقل رساندن نتایج نامطلوب آن، گامهایی به موقع، برمیدارند.
نوع مقاومت |
پاسخ پیشنهادی |
ترس از ناشناخته ها | اطلاعات و دلگرمی های لازم را ارائه دهید |
فقدان منابع | منابع مورد نیاز را فراهم سازید |
زمانبندی ضعیف | تغییر را به تأخیر اندازید و مترصد فرصت بهتری باشید و منابع حمایتی را فراهم آورید |
احساس عدم نیاز به تغییر | مسایل یا فرصتها را بیان کنید |
تهدید منافع شخصی | افراد مهم را در برنامه ریزی تغییر شرکت دهید |
تفسیرهای متباین | اطلاعات با ارزش را منتشر کنید و مشارکت گروهی را تسهیل نمایید |
هر چه زودتر مقاومت در برابر تغییر شناخته شود و طی فرآیند تغییر به آن پرداخته شود، بهتر است. به محض اینکه مقاومت تشخیص داده شد، کارگزاران تغییر، با انجام مباحثات نفر به نفر، و یا تبیین موضوع به گروهها، افراد را برای درک منطق تغییر، آموزش میدهند وآماده میکنند. این روش زمانی که مقاومت به علت فقدان اطلاعات یا اطلاعات نادرست به وجود آمده باشد، مفید است. اما مشکل اینجاست که فرایند ارتباط و آموزش هنگامی که افراد زیادی را شامل شود ، بسیار وقتگیر است.
مشارکت ودرگیری ذهنی وعاطفی به افرد اجازه می دهد تا در طراحی و اجرای تغییر یاری رسانند، و از طریق تشکیل گروههای کار و کمیته های مربوط به تغییر، خدمت نمایند. این روش وقتی که مدیر یا عامل تغییر، همه اطلاعات مورد نیاز برای طراحی تغییر را نداشته باشد، بسیار مناسب است. اگرچه این فرایند، زمان بسیاری میطلبد، ولی یک مزیت بزرگ دارد وآن این است که افرادی که در طراحی یک تغییر مشارکت میکنند، نسبت به اجرای آن به میزان بسیاری احساس تعهد خواهند داشت.
در مواردی که مقاومت درمقابل تغییر عمدتاً به علت مسایل تطبیق باشد ایجاد تسهیلات و حمایت(Facilitation and Support)، پاسخ مناسبی است. در چنین شرایطی افراد به احتمال قوی برای اجرای تغییر تلاش بسیاری میکنند ولی به علت وجود محدودیتها و مشکلات بیرونی، سرخورده میشوند. یک مدیر خوب با داشتن نقش حمایتی وتلاش برای ایجاد تسهیلات، جهت ادمه تغییر برنامه ریزی شده، می تواند کمک شایانی بکند واین کار با گوش کردن فعال به شکایات و مسایل و ارائه آموزش با روش های جدید و کمک به چیره شدن بر فشارهای عملکردی، عملی است .
روش مذاکره و توافق (Negotiation and Agreement)زمانی که فردی در نتیجه تغییر، آشکارا چیزی را از دست می دهد، بسیار سودمند است. در این روش مدیران با پیش بینی مقاومت از سوی افراد قبل از شروع تغییر از طریق مذاکره با مقاومت کنندگان بلقوه یا بلفعل و ایجاد انگیزه در آنها موانع تغییر را به حداقل ممکن برسانند.
برخی اوقات مقاومت در برابر تغییر را می توان از طریق دستکاری وجلب همکاری نیز مدیریت کرد. در این روش از تلاشهای پنهانی برای تأثیر بر روی افراد استفاده میشود. این کار از طریق ارائه اطلاعاتی که هدفمندانه و به دقت برگزیده شده اند و ساختاربندی آگاهانه وقایع، بطوری که تغییر حداکثر حمایت را دریافت کند، یا از طریق اعطای پاداش به رهبران مقاومت در برابر جلب حمایتشان، امکان پذیر است. چنین روشهایی زمانی که سایر روشها موثر نباشند ویا گران باشند، به کار می روند. ولی زمانی که افراد دریابند که به زیرکی تحت نفوذ قرار گرفته اند این روشها به سادگی مشکلاتی را فراهم می آورند. روش افرطی دیگر، اجبار تلویحی یا تصریحی است که افراد را وادار به پذیرش تغییر می کند.اجبار اغلب زمانی به کار می رود که سرعت در کار موضوع حیاتی باشد یا عامل تغییر،قدرت قابل ملاحظه ای داشته باشد. این روش میتواند سریع باشد و بر مقاومت غلبه کند اگر چه خطر اهانت و آزردن دیگران را نیز در بر دارد. افرادی که این روش در مورد آنها اجرا می شود، ممکن است از مدیر یا عامل تغییر، عصبانی شوند ویا اینکه بدون هیچ احساس تعهد واقعی نسبت به تغییر واجرای آن، به حال خود رها شوند.همانطور که لوین می گوید: "روش اجبار ممکن است به خروج از انجماد کمک کند ولی به انجماد مجدد کمک چندانی نمی کند."
تلاش برای توسعه و ارائه الگوی تغییر سازمانی راهبردی از سوی محققان و علمای مدیریت تابحال ادامه دارد، و محققان این علم مدلهای مختلفی را برای تغییرسازمانی ارائه نموده اند. از این بحث می توان به اهمیّت و لزوم رهبری تغییر پی برد، پیش از فرایند تغییر مدیران آگاه باید با تدبیر وآگاهی خود طرح مناسبی را برای تغییر ترسیم مینمایند و نتایج و عواقب آن را به خوبی پیش بینی میکنند وپس از آن با صبر و بردباری، زیردستان را برای انجام تغییر رهبری و حمایت مینمایند.
در پایان لازم می دانم که خلاصه ای از مهمترین دستاوردهای این مقاله را ارائه نمایم: